(:

 

Click for Full Size View

واقعا جای من بین پت و مت خالی بود!!!!

دیروز رفتم توی آشپزخونه! پاکت شیر رو اومدم بریزم توی لیوان ولی نمیدونم چرا چند قطره ریخت توی لیوان و چند لیتر روی میز!!

مامانم اینو نفهمید!!!منم به روی خودم نیاوردم!

بعد ترش یه چیزی رو گذاشتم یه جایی توی آشپزخونه!!! بعد دیدم همون یه جایی توی آشپزخونه به طرز وحشتناکی گند زده شده!!!!

مامانم با دیدن این صحنه فریاد برآورد: زود باش تمیزش کن تا خشک نشده!!!!!من دستم بنده!

منم چون از سابقه خودم خبر داشتم دیدم اول و آخرش که این کار مامانمه! حالا کارشو زیاد نکنم بهتره!!! گفتم مامان جونم بیا اینو خودت تمیز کن ! من نمیتونم!

مامانم گفت : پس تو حواست به بادمجونا باشه!!!! 

خب من واقعا حواسم بود! اما به کجا نمیدونم! چون بادمجونا همش یه جوری شد!!! ( مامانم میگه  سوخت! اما من تاکید میکنم که زیاد سرخ شد!! )

مشخصه که مامانم با دیدن بادمجونا چه حالی شد و نکته قابل دل سوختن برای من اینه که  همون موقع که بوی بادمجونا به مشامش خورد ، دیدگانش هم به جمال میز روشن شد!!

بعد همیشه اینجور وقتا( روزی هزار مرتبه) برمیگرده به من میگه: خجالت بکش!!دیگه بزرگ شدی!! دخترای همسن تو شوهر میکنن! اونوقت تو...

حالا هر چی من میخوام بهش بفهمونم که : اونا بچه هستن! نه من بزرگ!!  به خرجش نمیره دیگه!!! ایییشششش

اینجا نوشت: حالا من از خرابکاریام میگم! ولی همیشه هم اینجوری نیستم!!! اگه بخواهم و فقط بخواهم که کاری رو خوب انجام بدم از  خوب هم خوبتر انجام میدم!!! مهم اینه که پیش نمیاد که بخوام!!

 

===================

جا داره اینجا از یه زحمت کش جامعه کمال تشکر رو داشته باشم!

شنیدین که آمار ازدواج اخیرا رفته بالا؟؟!!

یکی از افراد موثر در بالا کشیدن این آمار همین دکتر ارتودنسی منه!!!!

به جون خودم با اون جواب دندان شکنی که اون دفعه به من داد***، من یکی که چند وقته در به در دنبال یه کور و کچل میگردم از دست این داربست ها خلاص بشم!!!

بعد ۴ ماه رفتم دکتر که مثلا یه سرویس بشم از حالت اوراق بودن در بیام!

از سرایدار گرفته تا خود دکتر ، هر کی به من رسید ، خشمش رو نثارم کرد!!! اصلا کظم غیظ به اینا یاد ندادن!!!  خب به من چه! انگیزه ندارم دیگه برم  هر ماه دکتر!!! 

تازه به این موضوع پی بردم یکی از انگیزه های اصلی من برای اینکه هر ماه سر وقت برم دکتر ، فائزه دوستم بود که الان دیگه محو شده!!! هر ماه ذوق و شوق اینو داشتم که یه رنگ جدید آویزون این دندونام کنم و صبح بیام ببینم نظر فائزه چیهو رنگ پیشنهادیه بعدی چیه! البته  بقیه هم یه وقتا نظری میدادن!!  یادم نمیره اون یک ماهی که خر شدم ،دندونام رو به رنگ صورتی جیغ درآوردم و بعدش به مدت یک ماه جرات نداشتم حتی لبخند بزنم!! ماشالا منم از بس ظریف میخندم صدای همه درومده!! حالا ببینین یک ماه اطرافیانم چی کشیدن!! مخصوصا اینکه  بعد از یک هفته رنگ صورتی تبدیل به سبز لجنی شد!!!! ( اینا رو دیدین قرمه سبزی میخورن بعد غش غش میخندن؟؟!!! از همه دندوناشون چند کیلو جلبک در میاد!!!!  تقریبا یه همچین ظاهری!!)

کلا من برای چیزای بیخود زیاد ذوق میکنم!!! این یه اصل مهم توی زندگیمه!! سخت نگیر عزیزم!

***از اینا نوشت:  یادآوری میکنم که اون دفعه که رفتم دکتر گفتم این سیم پیچ های من کی باز میشه؟؟!! گفت : هر وقت خواستی ازدواج کنی بیا برات باز کنم!!! اینجوری بود که من به این روز افتادم!

 بعدا نوشت: منظورم این نبود که دندونای من کثیفه! والا بلا من به بهداشت دندونام خیلی اهمیت میدم ولی اینا خود به خود تغییر رنگ میدن! برای همه هم همینجوره!

===================

چند وقت پیش شب که میخواستم روی تختم بخوابم ، تخت موازی دیوار بود. صبح که بیدار شدم دیدم با دیوار زاویه ۶۰ درجه داره!! نصفی از تخت هم رفته تو دیوار!

تنها توجیهی که برای این مساله میشه داشت اینه که  شب تا صبح در حال مرور حرکات تکواندو که تابستان یاد گرفتم بودم!البته من به اسب سواری هم خیلی علاقه دارم!!

امروز از خواب بلند شدم! میبینم چشمام این  شکلی شده!!!

فک کنم دیشب تا صبح انگشتم تو چشمم بوده!

کلا من با این شب خوابیدن مشکل دارم!! چند روز پیش داشتم به دوست جون جونیم میگفتم :

دیشب تا صبح انقدر از این پهلو به اون پهلو شدم و غلت زدم که صبح  جفت پهلوهام ساییده شده بود! به شکل استوانه غلتان در اومده بودم! آخرشم خوابم نبرد!

البته به نظر خودم اینجوری مفید تر میشم! اقلا میتونم کار وردنه رو انجام بدم!!!

شاید خدا خواست یه خیری هم از من به مادرم برسه!

 

===================

یه خانوم ۶۰-۷۰ ساله ای توی فامیل ما هست که ۷-۸ سال پیش سرطان گرفت...

همه گریه و زاری که این کارش تمومه و هر لحظه داره به لقاالله می رسه..

همین خانومه ۵-۶ سال پیش قلبش نابود شد..

دوباره همه گریه و زاری که فقط چند ثانیه مونده تا به لقاالله برسه..

همین خانومه ۳-۴ سال پیش کلیه هاش پوسید...

کلی دوباره همه گریه و زاری که ایشون به لقاالله رسیده است...

همین خانومه ۱ سال پیش هپاتیت گرفت...

متاسفانه دیگه اشکی نمونده بود برای همه که گریه و زاری راه بندازن..شرمنده!

چند روز پیش شوهر همین خانومه  راست راست داشت راه میرفت، یهو افتاد مرد..

بعد توی ختمش، همین خانومه  زار زار گریه میکرد میگفت: فک کنم بعد از شوهرم نوبته منه!!!!

حالا  اینکه چرا من یاد این جوک افتادم رو خودتون ربطش بدین به این قضیه:

ترکه میره توی صف نونوایی... نانوا بهش میگه  هر کی توی صف اومد پشتت بهش بگو  بره ، بهش نون نمیرسه!

ترکه هم هر کی میومده تو صف پشتش میگفته آقا بیا جلوی من وایسا! پشتم نون نمیرسه!

 

 

نظرات 32 + ارسال نظر
اربابیران جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 ب.ظ http://inja2022.blogfa.com

سلام گیل

بیچاره مامانت! ترشی خوب بلده درست کنه یا نه؟ فکر کنم باید تمرین کنه واسه تو دستش گرم بشه!

ببین گیلاس کوچولو دکتر دوست آدمه. هرماه باید بری دکتر تا دندونات مثل خانومای خوب بشه. وگرنه با خشم دکتر روبرو میشی! ضمنا پاکیزگی هم واسه خودت بهتره! مریض میشی میمیریا! خودت به جهنم بقیه زحمت می افته گردنشون!

از اونی که میترسیدم به سرت اومد! تو دچار خود درگیری هستس! نگران نباش چیز بدی نیست فقط ممکنه از خودت شکست بخوری بعد خودت خودتو پرت کنی از پنجره بیرون! الکی هم به خودت تلقین نکن! تو کلا مفید بشو نیستی جانم!

ایضا اگه این خانومه هم ژولداره من از غم خلاص کردنشو به عهده میگیرم! برو واسم خواستگاری!! راستی جوکت هم بیمزه بود

فعلا

سلاااام!!
حالا یه خاکی نو سر خودش میریزه! تو نگران نباش! آخرشم نشد دست به دامن این و اون میشه!

لاست میگی؟؟!!! من که نیدونشتم! آخه دکتل دلد داله! دوشت ندالم!
زبونتو گاز بگیر حالا! آدم به بچه میگه میمیری؟؟؟!!! اصلا لای یه کتاب روانشناسی رو هم تا حالا باز نکردی! روحیه بچه خراب میشه!!!

خب خدا رو شکر دیگه ترست ریخت! دیدی هیچی نشد!!
باشه! خب تو تلقین کن!!

هنوز از بلایی که سر اون یکی سرت اومدم چشمت نترسیده؟؟!! بابا خیلی پوستت کلفته!! روتو کم کن داداش من!!
اه اه! نگفتم که تو بخندی!! برو از جلو چشمم کناررر

بری دیگه بر نگردی!

شاذه جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:56 ب.ظ http://shazze.blogsky.com

سلاااام
بسی تشویق که آپ نمودید و ما خواندیم و لذت بردیم! ممنون!

راجع به ارتودنسی که ما حدود دو سال گرفتارش بودیم و به خاطر سهل انگاری های بعدی نیمی از زحمات دکتر و ابوی مونو به باد دادیم! حالا گاهی دکتر رو می بینم سعی می کنم لبخند نزنم!

اون خانمه هم... واقعاً آدم نمی دونه خداوند عالم چرا مثلاً یه قطع نخاعی رو ۱۵ سال افقی نگه می داره، ولی یه جوون صحیح و سالم عمرش تموم میشه. اگه حکمتشو به مام میگفت خوب بود!

سلااااام شاذه جووونم
خب این همه تشویق بی جایزه؟؟!!! نامرد!

روحیه ی خوبی به ما دادی خواهر!! الان آینده خود را متصور میشویم که در سن ۶۶۶۶ سالگی سیم ها را بر میداریم! بعد از ۲ سال یعنی در سن ۶۶۶۸ سالگی جرات نداریم بخندیم :((((

واقعا آدم نمیدونه چی بگه!! ولی اینجور آدما روحیه ی بالایی دارن!! به نظر من این روحیه خوبشون خیلی محاسبات سر انگشتی ما رو به هم میزنه!

[ بدون نام ] جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:16 ب.ظ

تو قبلا یعنی سه چار ماه پیش 27 یا 28 سالت بود .. زبان می خوندی و اسم شوهرت امیر بود.. نه؟!

ای واااااای
بالاخره دستم یعنی رووو شد!! حالا چی کار کنم؟؟!!
غششششششششش
نه بابا اشتباه گرفتی!
به اینجا مراجعه کن--> www.gili.blogsky.com

مریم خانومی جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:00 ب.ظ http://maryam-khanoomi.blogfa.com

:(( سلام !
گیلاسی جون اصلا نگران نباش . چون مامان منم از این حرفا زیاد به من می زنه :دی !
البته بیشتر توی زمینه ی چینی جات شکوندیدن :دی !
اینقذه خوش میذگلههههههههههه


بیچاره این خانومه :دی

سلااام
نه جون تو نگران مامانم هستم!!! الان که گفتی نگران مامان تو هم شدم!!!
خب من توی اون زمینه هنوز مهارت لازم رو ندارم! آمار شکستنم پایینه!

آره بیچاره!!!
نییییییییشششششش

تیده آ جمعه 5 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:44 ب.ظ http://ghalb-yakhii.persianblog.ir

سلام:دی
دیگه داشتم نا امید میشدم از بس که هی به بلاگم سر زدم دیدم دیگه مثل قدیما دوستام نمیان و سر نمیزنن:دی
میسی هوارتا
دست دست
صووووت
میسیوم بخونم
فعلا خدافیزی

نا امید چرا عسیسم! تا منو داری غم نداشته باش! همیشه به یادتم تیدی جون! سرشون شلوغه! الان همه همینجورن!

قلبوونت
دسسسست
بوووس

مهدیه شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:13 ب.ظ

اینقدر دسته گل هاتو نویس همه می خونند آبروت می ره تازه خواستگار هم دیگه واست پیدا نمی شه باد تا اخر عمر اون سیم خاردار ها رو تحمل کنی!!!!!!!!!!

نه عزیزم! آدم کم عقل کور و کچل در تمام تاریخ پیدا شده! میگن هنوزم موجوده!! نمیخواد نگران باشی!!!
والا من که چیزی احساس نکردم! نمیدونم خارش رفته کجای تو!!

نینا شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:34 ب.ظ http://viana65.blogfa.com

تو با پیرزن بد بخت چی کار داری بابا

من که کاریش ندارم!!

اقلیما شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:01 ب.ظ

هه هه هه
سلاممممممممم
شه طوری؟
خوبه ای یا نه؟؟؟
به اون خانومه بگو دست راستشو بذاره زیر سر تو دیگه!!
یادش به خیر منم حکایتها داشتم با دندونام،یکی در میون یا کمرنگ به پر رنگ کش می ذاشتم!!
خوب دیگه خوش باشی
فعلا بای تا های

خوبم مرسی
خووووووووب
تا تو هستی دستی به من نمیرسه
خب خدا رو شکر من هنوز انقدر جفنگ نشدم :دیییییییییی
ولی تنوعش خوبه
سلامت باشی

بشری یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:46 ب.ظ http://boshraa.blogsky.com

سلام... شطوری؟ می بینم که فعال شدی :دی
(اون شکله که داره فک می کنه اساسی!) خداییش تو تنهایی همه این کارا رو کردی ؟؟
مخصوصا اون بادمجنایی که زیادی سرخ شدن ! بیچاره مامانت چی می کشه :دی
ولی کیف می ده هااااا منم آیی از این کارا کردم... لی حالا دختر خبی شدم... چن دیگه دست به سیا سفید نمی زنم که یه نکنه ..... :دی
می فهمی که ... ;)

بپا چشمم نزنی!!
نه خب! گفتم که مامانم هم خیلی کمکم کرد! اصلش روحیه بود که بهم دادن!
خب اون بادمجونا رو همه خوردن! کل خانواده کشیدن! تقسیم شد!!!

منم از اولش فاز دوم پروژه تو رو در دست داشتم!~ ولی یه وقتا فکر میکنم حیف این همه تواناییه!!

بیتا یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:35 ب.ظ http://www.bitaee.blogfa.com

سلام گیلاس جون.. در همین حد بهت بگم که خیلی خری..آخه اون خطی رو که توش فرم چشمات رو وقتی از خواب بیدار شدی رو تشریح کردی رو که خوندم عین این دیوانه ها پای کامپیوتر تنها تنها شروع کردم خندیدن.. الان توی این خونه به سلامت عقلیه من شک می کنن همشم تقصیره توئه..ای خاک عالم ما در صلحیم..به خدا همین الان یادم اومد..ببخشیدمنظورم از خر یه نوع گل بود که مخففش شد خر.. اصلا خودم خرم .. خر نه هااا! اون گله رو می گم..
گیلاس جون خوشحال شدم دیدم اپ کردی..فعلا خداحافظ

خریت از خودته عزیزم! انقدر به من لطف نداشته باش!!
خب به سلامت عقلیت که در همه حال همه شک دارن! زیاد به این قضیه ربط نداره! خودتو ناراحت نکن!! :دیییییییییییی
اوا! راست میگیا!!!
اونم خودتی!! خیلی گل چیزی..
منم خوشحال شدم دیدم خندیدی:دیییییییی

http://ourhouse.blogsky.com/ دوشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:37 ب.ظ

سلاااااااااام کجایی تووووووووووو ؟؟؟؟؟؟؟؟
گیلی جونم بپر بیا یه وب گروهی درست کردم باید حتما توام عضوش بشیاااااااااا فمیدی !!!!
منم نبودم عملی وی بی داشتم الانم اومدم مرمری خفم کرد تا وبو درست ککنم منتظرمااااااا
میام دبارههههههههههههههه
بوووووووووووووس

نیششششتم دیگه:دیییییییی
پریدم همون وسطش!
مرسی! تو هم از زحمت کشان این مرز و ومی!!!!
بدو بیاااااااااااا
بووووووووووووووس

نیناوتلویزیون سه‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:06 ب.ظ

:((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((((
کجایی خواهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلم برات تنگ شده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اینجا!!
فهمیدی؟؟!!

یوسف سه‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:55 ب.ظ http://littlestar.persianblog.ir

سلام گیلاس جونی دیوونه وحشی بداخلاق گل خودم..
می گم شما دخترا کی م خوایین خونه دار بشین؟..هر جا می ری همه اشون از این بی عرضگی هاشون می نویسن..حالا جای جاش خوب بلدن پسرارو سیاه کنن و مال و احساسشونو با زرنگی بالا بکشن!!..لطفا از این ترفندا و زرنگی هاتونم بنویسین!!..یه سوختن بادمجون و ریختن شیر که نشون بی عرضگی نیس عزیزم! :دی
والا آمار ازدواج بالا پایین می ره هی!..هی طلاق هی ازدواج!!..اما فک کنم پایین رفته..چون اخیرا کشف شده دخترا و پرا نمی تونن باهم زندگی مسالمت امیزی داشته باشن..نهایتا همه باید با جنس خودشون ازدواج کنن!!! =))
چه باحال رنگ دندونات صورتی شد؟!..اهههه!..اما خداییش سیم دندون چهره ادمو از ریخت میندازه..بخاطر مین ترجیحا هنگام خواستگاری و نه ازدواج اون سیم ها رو بردار..موقع خواب در کنار شوهرت هم سعی کن لنگ و اقت نزنی صبح پاشی ببینی شوهرت از پنجره شوت شده بیرون!!..
می گم اون خانمه چه سگ جون بوده..انصافا اعتمادبه نفسشم عالی بوده..به جای این حرفا ازش می پرسیدی چیکار کرده که انقد دووم آورده شاید ما هم یه روز سرطان گرفتیم.. =)) حالا گریه نکن..چون شاید تو هم بگیری!! :دی
اینجوریا!!..گیلاسی جون بوس ماچ خب آهااا! .. فهلند.. :)

داداشی تو یه چیزیت میشه انقدر نسبت به من لطف داریا!!!! اصلا نصف زندگیم با این روحیه ها که تو بهم میدی میچرخه!!!
بد اخلاااااق زبوووووووووووووووووووووووون
هر وقت شما پسرا خونه به ناممون کنین خونه دار میشیم!!
اینا بی عرضگی نیست عزیزم! هنره!!!
اینی که تو میگی زرنگی و سیاست دخنرونه لازم نداره! یه کم خریت پسرونه کافیه!!
ازدواج ازدواجه دیگه!!! بالاخره آمار میکشه بالا! یادمه گفتی ریاضی دوست نداری!! مشکلی نیست!

ببین اصلا فایده این سیما همینه!! هر کی قراره به خاطر یه سیم یکی رو نخواد همون بهتر که نخواد!!
ای بابا! راست میگیا!!! خوبه ببندمش به تخت!! حالا یوسف اگه اتاق پنجره نداشت چی کار کنم؟؟!!!!

اعتماد به نفسش خدااااااست!!! میخوای بفرستمش پیشت روانش رو بشناسی؟؟!!!
نه! همون خودت بگیر! من فعلا میخوام درسمو بخونم!

جیییییییییییییییغ
اصلا ازت خوشم نمیاد!!!
چشمولک!
برو کناااار..

آیلین سه‌شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:24 ب.ظ http://www.eileenmangooli.persianblog.ir

سلام خوبی؟؟
بامزه بود ایول
پیش ما بیا لول ((:

خوبم!
چشات بامزه میبینه!
چشم!
:دیییییییی

فائزه چهارشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:40 ب.ظ

سلام منظ جونم خوبی ؟
من که حسابی حالم گرفتس از ۹ دی دارم درس می خونم تازه ۱۶بهمن اخرین امتحانمو می دم بعدش ۱۷ بهمن می رم سر کلاس تا مثل بچه های خوب ترم دوم دانشگاه را شروع کنم
دلم به مهمونی نرگس خوشه
امیدوارم وضع تو بهتر از من باشه
منظ جونم تو توی کار خونه پت و متی من توی همه کارا یه گواهی نامه ی خشک و خالی هنوز نگرفتم چه برسه بخوام نیمرو درست کنم مطمئنم روغن یادم میره
یادش بخیر خیلی تنوع بود دندونات اگر چه که من هیچ وقت نمی فهمیدم صورتیشم خیلی بهت می امد :دی
دلم برات خیلی تنگ شده حتما خونه ی نرگس بیای یا
ممممممممممممممممممممممممماچ!!!!!
و خداحافظ

سلااام فائزه جووونم
حالت گرفته نباشه!!! فعلا که ااین ترم همه همینجور بودن! منم ۲ روز بیشتر تعطیلی ندارم!
آره :دییییییی فک کنم با اون کیشی که اون رفت کنسلش کنه! بیچاره شانس که نداره! تا رفت کیش تند باد با سرعت نمیدونم چقدر گرفت:دییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
خب نیمرو بدون روغن هم خوبه!!! تنوری میشه:دیییی
تو رو نمیدونم! ولی فائزه دقت خاصی داشت!!!خودت بهتر از من میشناسیش که!!
صورتیش بهم نمیومد بابا! جیغ میزد تو صورتم!!!
منم دلم یه ذرهههه شده!! خیلی خیلی دلم تنگ شده
حتما حتما حتما میام!!!
بووووووووووووووووووووس
مااااااااااااااااااچ
تففففففف
فدات

عادل پنج‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:20 ب.ظ http://paltalk.blogfa.com

در تاریکی ها دستهایم را گم کرده ام٬ پنجره ای برای من باز می کنی؟

آرزوهایم زیر انبوهی از خاکستر نفس می کشند...هنوز شعله ورند ..

پس نسیم مهربانی تو کی می وزد؟؟؟؟...

`*.¸.*´
¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***______من آپ کردم دوباره __***
_***_____________________***
__***_______بیا بدو _______***
___***_________________***
____***___________ __***
______***____ ______ _***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***______من آپ کردم دوباره __***
_***_____________________***
__***_______ بدو بیا _______***
___***_________________***
____***___________ __***
______***____ ______ _***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***______من آپ کردم دوباره __***
_***_____________________***
__***_______ بیا بدو _______***
___***_________________***
____***___________ __***
______***____ ______ _***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***



وبلاگ آرزوها آّپ شد . یه سری هم به من بزن

منتظرتماااااااااااااااااااااااااااااااا

منتظرت هستما



راستی؟؟؟

آپ کردی حتما" خبرم کن

نظر یادت نره

یا حق

بای تا های

اوککککی!

شاذه جمعه 12 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 ب.ظ

شرا نظراتتو تایید نمی کنی آیا؟!

نمیدونم !!!

آزاد، چون پرنده شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 09:48 ق.ظ http://since1989.blogsky.com

نمی دونم چرا هر وقت دلم خیره خیره تو چشام نگاه می کنه که آره این تو یه خبراییه ، ... یاد گیلاس می افتم.

همچین اینجا هوای منو عوض می کنه!!
خیلی باحالی به جون خودم.
کلا از این جور دخترا خوشم میاد ٬٬٬

چون یه جورایی ... حالا!!
بیا پیش ما هم. هی منتظر نمون من دلم خیره خیره تو چشام نگاه کنه بعد من بیام اینجا که بعدتر تو بخوای بیای پیشم!!

...
میشه دیگه!!

قربان تو، الیاد

ایول!!! عجب دل باحالی داریا!!!

حالا مواظب باش عوضی نشه!!
لطف داری عجیجم
مثلا چه جور؟؟!!

آهان!!! نمیخواد انقدر کامل توضیح بدی!!

چشم حتما میام :دیییییییییی

... رو هم فهمیدم!!

قربونت

خانومی شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:36 ب.ظ http://www.khoneye-ma.blogfa.com

به به به چشم ما روشن گیلاس خانوم آپ کردن بالاخره !
هه هه صورتی؟!!!!!!
احتمالا داشتی کشتی کج می گرفتی ننه با خودت که هم چشاتو زدی اون ریختی کردی و هم تختت چرخیده !!!!!!!!!!!!!!!
میدونی چیه من اعتقاد دارم کسایی که احتمال مرگشون زیادتره همیشه دیر تر می میرن حالا ببین این زنه کی دار فانی رو وداع میگه!!!!!!!!!!!!!

به به! چشم ما بیشتر روشن که سارا خانوم حالشون خوب شده!
هه هه آره صورتی!!

وا!! یعنی من انقدر استعداد نهفته داشتمو خودم خبر ندارم؟؟!!
خب اینجوری که تو میگی نمیتونم ببینم!! ولی ایشالا که زده باشه!!

نیناوتلویزیون شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:04 ب.ظ

:-)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

آره!!!!!

خرس قهوه ای یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:31 ب.ظ

از دست تو :))
چاکرخواتیم خانوم :دی

اشتباه نکن! این پامه!!
ما بیشتر آبجی!
:دییی

مرجان دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:21 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

باید اون موقع من توی آشپزخونه بودم قاشق داغ روغن رو میذاشتم پشت دستت یکی هم میزدم پس کله ات که دیگه از این حواس پرتی ها در نیاری ! بی تربیت ((= البته خوده منم دست کمی از تو ندارما ! :دی

الفرارررررررررررررررررررررررررر

گیلاسک جیغ نزن لینکت کردم
دوباره فرارررررررررررررررررررررررررررر

فک کردی منم وایمیستادم نیگات میکردم؟؟!! خب این انگشتم واسه چیه؟!! میکردم تو چشت!! حالا جرات داری با قاشق داغ بیا جلو!!!

لنگه دمپاییییی

سبله دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.sabaleh.blogsky.com

سلام گیلاس خانم من خیلی اپ کردم وقت کردی یه سری به کاخ با ثروت ما بزن که از بی برقی داریم می سوزیم شاید تو بیای برقا هم بیاد.

سلام عزیزم
چشم حتما میام
شمع برای همین وقتاست!!!

زیر نور ماه سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:58 ب.ظ http://lemonrose.blogfa.com

سلاااااااااام..شطوری دخملی؟چه خبرا؟
امتحاناتم که تمومیده ..چه طوریا بود؟ عالی دیگه ؟
این گیلی چه کارا می کنه :دی

گیلی می گن خانوما بیشتر عمر می کنن..اون فامیلتون هم جزوشون...حتما عمرش به این دنیا بوده دیگه..یا خیلی روحیه بالایی داشته و اینجور چیزا...
خوب دیگه برم که هنوز حکم آزادیم از درس و مرس و ...داده نشده!!!|: تا بعد..
(^.^)(^.^)(^.^)

سلام سحر جووون
خوبم! خیلی خوووب!
آره! تمومید و راحت شدم :دیی
بگو حقوقشو زیاد کنن دخل و خرج بخونه!!

به اینش تا حالا فکر نکرده بودم!!!
خیلی چیزا رو میشه احتمال داد! ولی حرفی که اون زد از همه چیز برام جالب تر بود!
ایشالا تو هم آزاد میشی!!! از اسارت کخ درومدی بیا کارت دارم!!
بووووووس

نرجس چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:56 ب.ظ http://narjess.persianblog.ir

عجب دختر باهنری...
چه دکتر خلاق و خوش فکری....
اینها اصلاً و ابداً خوددرگیری نیست ها
خدا این خانومه را حفظ کنه....

بزن به تخته چشم نخوره..
براش اسفند دود کن..
آفرین که تشخیص دادی!!
ایشالا!!

آقا موشه چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 02:09 ب.ظ

سلااااااااااااااااام
چطوری گیلی ؟؟
کوجای پسر ؟؟
آی مردم گیلی نیشتو ببند میام توام سرما میدماااااااا
خدائیش شانس آوردم بدنم مقاومه نمیوفتم تو خونه چه کنیم دیگه ما ورزشکارا .. =)))))))

گم گور نشی یهو !!!!!!!!
اومدم یه احوالی بپرسم توکه نه پیدائی
راستی گیلی خواستی کمفوت بیاری هفشتا بیار تا یه هفته بخورم !!
میام دوباره باز حرفام یادم رفت سووووووووت
بوووووووس آب از دماغ سر کرده =))

سلاااام
نیستم دیگه!!! چرا نمیذاری مثل بچه آدم استتار کنم!!
حقته!!!
نیشم باااازه!! دستت به من نمیرسه!!
آره! شما ورزشکارا تا یه باد بهتون میخوره میلرزین!!!

میشم!! به تو چه!!!
برای شما نا پیدام! چشم بصیرت باید داشته باشی!!! چشم ها را باید شست!! جور دیگر باید دید!!! مثلا سرو ته ببینی درست میشه!!
کمفوتو با قوطیش میکنم توی حلقت شاید روت کم بشه!!
موشی جان آلزایمره این نه سرماخوردگی!!
موشییییییییی!! میام پووووستتو با همون قوطی کمفوت میکنم!!

لیمو بانو پنج‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 06:09 ب.ظ http://www.limoooyi.blogfa.com

دویست بار گفتم با بادمجون شوخی نکن. آمپرم میره بالااااااااااااااااااا.

برای دویست و یکمین بار عرض میشود! وکیلم؟؟؟!!!
بکش پایین !!

خانومی جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:50 ق.ظ http://www.khoneye-ma.blogfa.com

اوووووووووووووووووووه
اینجا چه قدر عوض شده
جیگر کی خونه تکونی کردی نگفتی بیایم کمک ! (چشمک!)
مبارک باشه خیلی شاد شده و پر انرژیییییییییییی
بوسسسسسسسسسسس

وااای الان فهمیدم !!!
نه اینجا اشتباهی اینجوری شده!! یعنی من نکردم!! این قالب مال کس دیگه ای بوده اشتباه اینجا گذاشتمش!!!
ولی به زودی همین شکلیا میشم خودم هم!!!!
خوشحالم که پسندیدی!!!
حالا غم عالم رو سرم خراب شد!! قالب خودم هم پرید!!
گریهههههههههههههههههه

خانومی جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:51 ق.ظ http://www.khoneye-ma.blogfa.com

فقط اگه جای اون گله اون بالا گیلاس بود خیلی خوب میشد
بوسسسسس

کدوم گله؟؟!! کدوم بالا؟؟!!!
اصلا نفهمیدم کجا رو میگی!!

اقلیما جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:53 ق.ظ

سلام
بابا بیا اپ کم دیکه.تو که دست منو از پشت با زنجیر بستی.
یالا!!!
فعلابای تا های

سلام!
خب منتظر بودم تو بیای اعتراف کنی!! حالا دیگه با خیال راحت آپ میکنم!
چشم!!
قربونت

فرداد جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 08:18 ق.ظ http://fardaad.blogfa.com

قصه نویسی خوبی داری تقویتش کن موفق باشید

دوکلام هم از زبان مادر عروس!!!

خانومی جمعه 19 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ب.ظ http://www.khoneye-ma.blogfa.com

خیلی باحال بودددددددددددددد!
ای حواس پرت !
عاشقی مگه؟!
قالب یکی دیگه رو گذاشتی واسه خودت
هه هه ههه ههههههههههههههههههههههههه
خیلی خندیدم
!!!!!!!!!!!!!!
:))
آره خوب بود اگه فقط جای گلش گیلاس باشه و رنگشم جای نارنجی صورتی خیلی خوب میشه
بوسسسسسسسسسسسسسسسس دختر عاشق !
:))

خب حالا مسخره نکن!!
نصفه شبی حواس نداشتم دیگه!! چه کنم!!
باور کن نمیدونم چه غلطی کردم!!! شانس آوردم قالب خودمو قبلا سیو کرده بودم! وگرنه اینم میپرین !! بعد باید شب تا صبح میشستم قالب میساختم که جلو تو ضایع نشم!! همین الانم نظرات این پستمو صفر نشون میده!!!! کاملا همه چی قاطی شده!!

اتفاقا توی نظر خودم هم همینه که تو میگی!!!!
آره عاشق شدم هوش و حواسم پریده! تازه میفهمم چی میکشی خواهر!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد