:ایکس

 

باز این امتحانای من شروع شد و ذهنم دچاره بیش فعالی شد!  تا میشینم درس میخونم با هر خطی که از کتاب میخونم ذهنم هزار و شونصد جا پرسه میزنه!فک کنم از الان به بعد مجبورم روزی هزار بار اینجا بنویسم تا ذهنم خالی بشه!!

اصلا من از بیخ با تمرکز روی یک موضوع مشکل دارم!  باید چند تا کار رو باهم انجام بدم تا یه چیز نسبتا قابل قبولی از توش دربیاد.تا اونجایی که یادمه از طفولیت عادت داشتم بیشتر درس رو سر کلاس یاد بگیرم. اونوقت ورودم به دانشگاه مساوی با تخلیه علمی ذهنم بود! فقط انقدر بگم  که الان مغزم شکل تخته وایت برد یک بار مصرف شده!  آهان! دلیلشم اینه که سر کلاس بچه ها فقط درس گوش میدن و هیچ کار دیگه نمیکنن! اونوقت منم مجبورم فقط گوش بدم! اینجوری میشه که اول کلاس۱۰۰ درصد حواسم با استاده! آخر کلاس منفی ۱۰۰ درصد حواسم با استاده. چون ریتم یکنواخت کلاس مثل لالایی عمل میکنه و بیهوش میشم وسط درس!

اون موقع ها که مدرسه میرفتم همیشه همراه درس یه کار دیگه هم میکردم. الان یک کامیون پر از موشکها و نامه هایی که سر کلاس با بچه ها رد و بدل میکردیم دارم. بیشترین استعداد و خلاقیتم هم سال سوم دبیرستان شکوفا شد که نامه ها رو روی پوست پسته و پرتقال مینوشتم تا معلممون ذهنش نکشه و نتونه کشف کنه که این تکنولوژی جدید فروت میل هستش! اگه از نامه خسته میشدیم بازی میکردیم سر کلاس. از اونم خسته میشدیم یه کارای دیگه میکردیم مثلا  اول یه پرتقال سر کلاس  بین بچه ها پخش میکردیم ( تا اینجا نصف زنگ میگذشت) بعدشم با پوستش و یک عدد لوله خودکار یه جا رو نشونه می گرفتیم و مسابقه تیر اندازی راه مینداختیم!! سقف موفقیت هم اون موقعی بود که چشم معلم رو نشونه میگرفتیم!  خلاصه بیش تر وقتا نصف حواسم به درس بود نصف دیگش به کارای دیگه ولی با همون نصف حواس هم درسی رو که یاد میگرفتم حسابی یاد میگرفتم! همیشه با فقط  گوش دادن مشکل داشتم و دارم. سال پیش دانشگاهی هم همیشه سر کلاسای فیزیک تا معلم درس رو شروع میکرد من سرمو میذاشتم رو میز و آخر کلاس از خواب بیدارم میکردن و نهایتا توی کنکور به فیزیک که رسیدم فقط تونستم چند تا خمیازه به صورت تست ها تحویل بدم!  ولی هندسه رو چون همیشه کلاسمون تیکه و خنده بود ۲۰۰ درصد زدم!( نصفی از دیفرانسیل هام رو هم با ترفند های هندسی حل کردم!)

هــــــی روزگار!  حالا این داغ دلم از اونجایی تازه شد که هفته پیش بعد از مدتها سر کلاس آقای دایره با مریم و المیرا بازی کردیم و علاوه بر اینکه خواب نبودم ، درس رو هم کامل یاد گرفتم!!!

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

هر وقت این کیبورد کامپیوترم رو میبینم ،یاد توالت فرنگی سیار عمه مامانم میفتم!!

 

بنده خدا چند قرن سن و سال داره. هر جاش هم یه دردی داره. خب طبیعیه که دست به آب ایرانی براش جواب نمیده. این عمه خانوم هم یه کم وسواس داره و هر جایی خوشش نمیاد از توالت فرنگی خونه مردم استفاده کنه. اینه که همه جا مثل قرصاش این توالت فرنگیش هم همراهشه! البته من حس میکنم توالت خودش خوش استیل ترم هست! به قالبش بیشتر عادت داره و راحت تره روش! شاید هم چون یه زمانی شوهر مرحومش از این وسیله استفاده میکرده ،یه جورایی یاد آور خاطرات شیرین اون دورانه براش! به هرحال از نظر روانشناسی ثابت شده که ارضاء نیاز های اولیه آدمی ،در روحیه تاثیر زیادی داره!

حالا همه اینا رو گفتم که بگم منم مجبورم این کیبوردم رو عنر عنر دنبال خودم خرکش کنم و همه جا ببرم! یه چند وقتی لازم بود جایی یه سری مطلب تایپ کنم. یه جوری هم بود که چون مطالب توی کامپیوتر خودشون بود و فایل هاش زیاد بود باید روی همون کامپیوتر کارا رو انجام میدادم. اونوقت این کیبورد من لامصب انقدر خوش دسته که وقتی باهاش تایپ میکنم حس میکنم دارم هلو میخورم. بدفرم بهش عادت دارم و جای بعضی دکمه هاش هم با بقیه کیبورد ها فرق داره. اینه که دیگه رسما کار کردن با کیبوردهای دیگه برام مثل هندل زدن میمونه!  

هیچی دیگه! مشکلم همینه. دیگه چی بگم دربارش؟؟

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

 

حالم الان با اون وضعیتی که در پست قبل گفتم زمین تا آسمون فرق داره و بهتر شده. چون:

الف: فصل توت فرنگی شده و یک عالمه توت فرنگی خوردم و ذوق مرگ شدم

ب: فصل گوجه سبز شده و گوجه سبز خودم و ذوق مرگ شدم

ج: تا چند وقت دیگه گیلاس میاد و رویای گیلاس وجودم رو سرشار از عشق کرده

د: تابستان به زودی می آید و همراه خود میوه های خوشمزه می آورد

ه: پنج شنبه این هفته خونه دوستم مهمونی دعوتیم

ز: چند روز پیش با دوستام رفتیم در به در و پیتزا سر آشپز نوش جان کردیم

ی: دیشب چند تا بسته چی توز موتوری خوردم

ط: پیدا کن پرتقال فروش را

ق: چهارشنبه امتحان آقای قلزم دارم

ش: تمام موارد به جز   ق

غ: فقط  ق

 پ. ن: من بادام و پسته خیلی دوشت دالم!!

پ.ن  خوب:  این لینک وبلاگ حمید محمدی( همین که اخبار ورزشی میگه) است. اگه دلتون خنده میخواد یه سر بزنین. من که خیلی خوچم میاد!! 

نظرات 74 + ارسال نظر
jesus tears یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:08 ب.ظ http://jesustears.persianblog.ir

می گم گیلاس جون تو اصن ترک تحصیل کنی هم اعصاب خودت راحت تره هم اعصاب ما..!..انقد گوچه سبز نخور آخرش دل درد می شی هیچی دیگه..! :دی

خدا از دهنت بشنوه! خیر ببینی پسرم! منم موافقم! فقط بگو اگه درس نخونم اونوقت چی کار کنم؟؟؟

دل خودمه! میخوام یه کاری کنم درد بگیره!! زبووووووووووون
برو خونتون!

فائزه یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:34 ب.ظ

سلااااااااااااامم
منظ جونم چه طوری ؟؟
من که تعریفی ندارم
اگرچه که به خاطره مورد ه منم ذوق مرگم
من هم تمام درسو سر کلاس یاد می گرفتم ولی الان این استادا فقط بلدن اسلاید نشون بدن و لالایی بگن بگی به اندازه ی یه اپسیلون چیز میز یاد گرفته باشم
سر کلاسا تمام مدت قیافم این طوری
دلم برات تنگولیده
۵شنبه می بینمت
فعلا خدافظ

سلااااااااااااااااام فائزه جووووونم
خووووووووووب
چشمک
ای بابا! بیخیال!! یه چند کیلو توت فرنگی بخور خوب میشه!!
ها بووخوودا!!
الهی!!! سخته زندگی!! اگه جای من بودی چی؟؟ چند تا بچه قد و نیم قد باید بزرگ کنم! روزا باید با دست رخت بشورم! حیاط جارو کنم! باغچه رو کود بدم!! واااااااای تازه برگ درختا رو هم باید بچینم!! خیلی سخته زندگی! خیلی خواهر!!
منم همین شکلیه!! البته یه وقتا میخوابم کسی نفهمه اون شکلیم!!

منم دلم خیییییییییییییییییلی تنگ شدهههه!!
ایشالا!!
بووووووووووووووووووس

ژ یگولو دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:37 ق.ظ http://zhigulu.blogsky.com

سلامممممممممممممممممممممممممم...
سلاممممممممممممممممممممممممممممم...
سلاممممممممممممممممممممممممممممممم...
گیلاس خانومی گل...

خوبی ؟؟

تو کجایی معلومه؟؟
خب من هی میام کامنت بزارم کامنت دونیت باز نمیشه...


اصن این دانشگاهارو بد ساختن..باید کلاس بازی بزارن واسه تو بعد بگن وسطش وقت کردی درسم بخون..من مطمئنم جواب میده اینجوری واسه تو و کلا همه نمله هات بیشت میشی...

تو سر کلاس این دایره بازی میکنی؟؟ هیشکی دیگه نبود از این ادم مذخرف تر پیدا کنی سر کلاسش بازی کنی؟؟


الف : ایوللللللللللللللل..افرین دخمل ذوق مرگ خوب...
ب: بازم همون بالایییی...
ج:اوه اوه..این دیگه از همش بهترررررررر...تازه منم گیلاس خیلی دوست دارمممممم...
د:اخییی نازی بچم تابستون + میوه دوست داره..تابستوننن زودییی بیااااااا...
ه:مهمونییی؟؟ ایا؟؟ خوچ بگذرد بهتانن..
ز : ایولللللللللللل..همون پیتزه ارزونه؟؟ نوش جان...
ی :منم میخواممممممممممممم...
ط : پرتقال فروش رفته میدون پرتقال بخره اونجا هم نه اینکه پرتقال فرش زیاده گم شده...بیخیالش پس...
ق : اقای قلزم ؟؟ خندهههههههههههههعجب اسم با م س ص ث مایی واقعا..خیلی بهش میاد...
حالا تو اونهفته سر کلاسش بازی کردی درسو یاد گرفتی امتحانت خوب میشه من میدونم..
ش : تمام موارد به جز ق...
غ : همون بالایی......

ایوللللللللللللللللللللللل..این پی نوشتت رو هستم شدیدا..:دیافزین افرین دخمل خوب...ماچ ماچ بوووووووووووووووووووس محکم...

خب دیگه خیلی حرف زدم..

مواظب خودت خیلی باش..فعلا عزیزم...

سلااااااام
من کجام؟؟؟
فک کنم سرمو کردم زیر برفا دارم دنبال بقیه میگردم!!
خدااا از دهنت بشنوهههه!!! تو بیا وزیر علوم بشو شاید وضعش درست بشه!!!
بیشت دوشت ندالم! خیلی ضایع هشتش که همش بیشت بشم!
سر کلاس مزخرف باید بازی کرد که از جو کلاس دور بشی جانم!!!
همتون خیلی حسووودین! اگه تابستون گذاشتم گیلاس بخورین! عمرااااااا!!! همش مال خودمه!!

آره عزیزم اون پیتزا ارزونه! البته نه برای قشر زیر خط فقری مثل ما!!
قلزم اسم مترجم کتابشه! اسم خودش یه چیز دیگست!~ ولی همون قلزم بهتره!!!
امیدوارم!!!!!!!!!! البته نیم ترم که گذشت! برای پایان ترم!!

مرسی که لایق دونستین و کامنت گذاشتین!!!
خرسند گشتیم از حضورتان!!!
تو هم همینطور عزیزم
قربووونت

غریبه دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:08 ق.ظ

سلام بر گیلیه گوگولی !!
بالاخره بخت یاری کرد و تونستم دستم رو به کامنتدونیت برسونم و سوک سوک کنم (!) تو این مدت ، این قدر حرف های ناگفته مونده که دقیقا نمیدونم باید از کجاش شروع کنم !!.. اما مهم ترین حرفی که چند وقتیست بد جوری روی دلم سنگینی میکنه و میترسم آخرش تبدیل به غمباد بشه و بهت نگم ، اینه که ...

من نمیدونم چرا تو فکر کردی که به کامنتت چندان توجهی نخواهم کرد (؟!) چرا فکر کردی که به خاطر حرف تو ، قالب وبلاگم رو عوض نمی کنم (؟!) چرا فکر کردی که ...
به نظر من ، این زاویه نگاه تو به چند دلیل میتونه بروز کرده باشه .. ممکنه رفتار من باعث به وجود اومدن این تصور در ذهن تو شده باشه ؛ یعنی اینکه در این مدت من اونقدر خشک و غیرمتعارف رفتار کردم که تو فکر کردی نظر دیگران برام مهم نیست .. یا اینکه اینقدر معرفت ندارم و حرف دوستانم برام مهم نیست که به خاطرشون ، کاری به این کوچکی رو انجام بدم ... البته ممکنم هست که تو شناخت زیادی نسبت به غریبه نداشته باشی و ندونی که یه غریبه هست و یه نیمکت و یه دنیا دوست خوب که قیمت و ارزش شون برای غریبه ، حتی در ابعاد بی سر و ته دنیای مجازی هم نمیگنجه !!..

گیلاس عزیز .... باور کن که نظر تو ، حرف تو ، فکر تو و ... حتی تک تک شوخی هایی که با هم میکنیم ، برای من مثل یک گوهر گران بها ارزشمند و دوست داشتنیست ... با این که فرصت زیادی جهت مقابله به مثل ندارم و نمیتونم زود زود بهت سر بزنم ، اما مطمئن باش که گیلی همواره تو ذهن غریبه به عنوان یک دوست خوب و قابل اطمینان بوده و خواهد بود ..

خوب دیگه ، روضه خونی بسه (!) بهتره برم یه سری هم از خونه مون بزنم .. بعضیا اونجا چیزهایی نوشتن که به شدت نیاز به پاسخ داره !! دیگه دیگه ...

فعلا..
یا حق

خدا رو شکر که غمباد نشد و حرف دلت رو زدی!!! می ترسیدم عقده ای بشی امین جان!!!
چرا نداره! خب دلیلی هم نداشت به خاطر حرف من این کار رو بکنی! حالا این تغییر قالبت از معرفت زیادته! ولی دلیلی هم نداره با حرف هر کسی که از راه میرسه تغییرات بدی! بماند که الان خیلی بهتر شده!!! همه هم که پسندیدن!!! جدی خودت خوشت نیومد؟؟؟ میتونم به عنوان یکی از قشنگترین ها اینتخابش کنم!!!

اصلا اینجوری که میگی نبوده! من چیز خاصی از تو ندیدم که بخوام اینجوری فک کنم! فقط اینه که قالب یه چیزیه که به سلیقه شخصی صاحب وبلاگ برمیگرده و من به خودم حق دخالت نمیدم!!
تو لطف داری امین جان. می فهمم چی میگی!! خودشو ناراحت نکنه!!!
همون که انقدر به فکر بچه های منی برای هفت نسلم بسه!!!
ممنونم
قربونت

خانومی دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:59 ق.ظ http://www.eshgh-bazi-asemoooon.blogsky.com/

سلام گیلاس جونم
خوبی دخملم ؟
کجایی دلم برات اندازه . شده بود عزیز دلم
آی خدا خیرت بده یکی همدرد من پیدا شد که سر کلاس لالایی کنه
منم میخوابم چقده هم خواب سر کلاس حال میده هااا
من که خیلی کم خواب شدم وحشتناک
آخ جون توت فرنگی - گیلاس
به به به به
منم کلی امتحان دارم و بازم دارم معنیزیبایی بدبختی رو میفهمم مـــــــــــــــامــــــــــــــــــــــــــــان
هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوار تا بوووس

خیلی حال میده!!! باور کن کلاس و درس حالش به همون خوابشو سرگرمیشه!!!
هیچ کس حق ندااااااااااره اینجا گیلاس دوووست داشته بااااشه!!!!
حالا تموم شد یا مونده؟؟؟
بوووس

خانومی دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:01 ق.ظ http://www.eshgh-bazi-asemoooon.blogsky.com/

سلام گیلاس جونم
خوبی دخملم ؟
کجایی دلم برات اندازه . شده بود عزیز دلم
آی خدا خیرت بده یکی همدرد من پیدا شد که سر کلاس لالایی کنه
منم میخوابم چقده هم خواب سر کلاس حال میده هااا
من که خیلی کم خواب شدم وحشتناک
آخ جون توت فرنگی - گیلاس
به به به به
منم کلی امتحان دارم و بازم دارم معنی زیبای بدبختی رو میفهمم مـــــــــــــــامــــــــــــــــــــــــــــان
هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوار تا بوووس

این نقطه چه قدریه؟؟؟

[ بدون نام ] دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:00 ب.ظ

سلام!!عجیجم..مشکلی نیس...درساااا؟
ناراحت نباش فقط برو بشین wc درس بخون!!!!
شوخی کردمااا...به امتحانش نمی ارزه!!!!

آخ گفتی توت...من توت رُ بیشتر از گجه سبز دوس دارم...
کیبورد تازه مبارک..
اونی که میگی با بقیه فرق داره رو میدونم...خیلی فاز دارهولی میگم این همه درس بخونیم...لیانسُ هزار تا چیز میگیریم...اخرش بر دل مامانامون نشستیم!!!!!
دوچت دارم)به جای بوس!
بوسسسسسسسسسس
به قل خودت:قربونت

حالا چراااا اونجا؟؟؟
حالم بد شدددددددد
هووووووووووووووق
من همشو دوشت دارم!!
سوتی و دادیا!! تابلو شد جیگر!
حالا شاید خواستیم بعدش ور دل شووورمون بشینیم! تو چقدر خسیسی!!!
بوووووووس
یعنی فقط من میگم؟؟؟ قربووووونت( چشمک)

دختری با چشمانی از جنس الماس دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ب.ظ http://WWW.PANIZZ.BLOGFA.COM

کامنت بالایی واسه من بود

اوکی

اقلیما دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:15 ب.ظ

سلام
خوبی؟
بابا تو عجب شری بودی!!!
بیچاره معلمه!!!
وای تو چه قد عینه منی!!!!
منم گوجه سبزو توت و گیلاس دوست دارم!!
هلو انجیری رو هم!!!
جیز نشی،دهنم آب افتاد

حالا کو تا تابستون!!
خوش باشی
فعلا بای تا های

آخرش شر بودم یا مثل توام یا تو شری یا تو مثل منی یا اصلا به هم ربطی نداریم؟؟
من فقط اون هلو حاج کاظم؟؟ آقا کاظم؟؟ حاج ناصر؟؟ نمیدونم همونا که اسمشو بلد نیستم دوست دارم!!
تف نکنی اینجاااااااا

در همین نزدیکی!!
تو هم همینطور!!

احمد ( اربابیران مرد ) سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:08 ق.ظ

سلام گیلاسی

اولا تشکرررررررررررررررررررر!! آدم میشه پستهای تو رو بخونه و نخنده؟ و در نتیجه غم دنیا یادش نره؟؟ ( از الان گفته باشم هرکی به این سوال جواب نه بده در نظر من رسما بی شعور تلقی خواهد شد!!! )

ثانیا... بریم سراغ پستت.

رک و پوس کنده بگم امتحانا رو بیخیال! آخه تو که 12 سال درس نخوندی این یه ترم هم روش! به قول این خانومای سانتی مانتال: بچه م نابغه س!پدر سوخته اصلا تو چارچوب این سیستم های آموزشی خشک و غلط نمیتونه پیشرفت کنه! واسه همین همه درساشو افتاد! مام گفتیم از مدرسه درش بیاریم بذاریمش تو یه موسسه کشف نوابغ ( همون مردسه عقب مونده ها رو میگه!! ) حالا تو به خودت نگیر! نابغه هستی اما نه از این نوع که گفتم!!!

اوه اوه!! بچه خدا رو شکر تو پسر نشدی!! آخه اینام کاره سر کلاس میکنی؟؟؟

اوه گفتی کیبورد دلمو کباب کردی! منم عاشق کیبوردم هستم!! اصلا با خودم خواهم بردش!!!

راستی این خانوم مسن هم اگه پولداره من حاظرم به خاطر رضای خدا بگیرمش

خدا رو شکر که بهتری! جای ما هم بخور! البته حواست باشه دچار روان شدگی روده نشی!! بد دردیه!

دیگه اینکه ممنون

خدافظ

خواااهش!!!
آره عزیزم میشه! البته میشه پست های منم نخونی و بخندی! این بهتره!!
اتفاقا من ۱۲ سال درس خوندم!!! یه بار قبلا پستی در وصف درس خوندم حروم کرده بودم! اگه به یاد داشته باشی!!
نخیرم!!! از لج شماها هم که شده درس میخونم!!!
اگه پسر میشدم که مجبور بودم مثل شماها دست به سینه سر کلاس بشینم و جم نخورم!!! اینم شد پسر؟؟ پسر هم پسرای قدیم!!

به پای هم پیر بشین مادر!

نه! هر کاری میکنم دچار اون معضل نمیشم!!!

بای

شاذه سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:09 ب.ظ http://shazze.blogsky.com

سلام گیلاسی خوشمزه
خوبی؟ خوشحالم که خوشی
منم کیبورد خودمو از همه کیبوردا بیشتر دوس دارم. با وجودی که بچه ها دارن کم کم داغونش می کنن ولی بازم با مال شوشو نمی تونم تایپ کنم

مرسی عزیزم

من پیشنهاد میدم قبل از اینکه بچه ها داغونش کنن شما بچه ها رو داغون کن! به هر حال گربه رو باید دم در حجله کشت!!
از ما گفتن بود!!

دختری با چشمانی از جنس الماس سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:49 ب.ظ http://WWW.PANIZZ.BLOGFA.COM

آخ ای خدا..از دست این نت...
وبم رو باز نمیکنه.....

یه نامه به ولیش بده!

خانومی چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.khoneye-ma.blogfa.com/

شلااااااااااااااااااااااام گیلاشی عسیسم
خوفی؟
به به هوس توت فرنگی و گوجه سبز کردم حسابی!
باز این ویاره گرفت !javascript:void(0);
javascript:void(0);
باز تو خوبه یه کم گوش میدی به درس من اون زمانا !(شونصد سال پیش که دانشجو بودیم!javascript:void(0);
javascript:void(0);) اصلا سر کلاس به چیزی گوش نمی کردیم که !!!!!!! یا نامه نگاری یا مسخره بازی یا چرت ! یا .....!javascript:void(0);
javascript:void(0);
منم با کیبورد خودم خیلی بیشتر عادت دارم تا بقیه .....
خوب درساتو بخون جیگر که 20 بگیری ها ! مارو رو سفید کنی ننه!javascript:void(0);
javascript:void(0);

انقدر خوشم میاد دل همتونو آب انداختم!!!
ماه ۴ رو که رد کنی دیگه راحت میشی!!! حالا پسره یا دختر؟؟
انقدر بدم میاااد از اینا که تیریپ مادر بزرگ میشنننن!! اییییییییش
اه اه اه!!
حالا خوبه سنی نداره دختره پرروووووو
پس شما هم آره؟؟؟
باید کیبوردت رو با نخ بندازی گردنت! مثل پاک کنمون که کلاس اول بودیم!!!
چشششششششششم
جدی تو با این شکلکا چی کار کردی که انقدر بدبخت ظاهر شدن؟؟؟

خانومی چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.khoneye-ma.blogfa.com/

اااااااااا چرا آیکونایی که گذتشته اینجوریه آیا؟!!!!!!!!!!!

خودت اونجوری بودی فک کنم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:46 ق.ظ

درست شد!‌اوکی!

سروناز چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:06 ق.ظ http://sarv-e-naz.blogsky.com

سلام
بگرد یه کیو پیدا کن که شلوغ بازی کنه.
ببینم تو هم داری کامی می خونی ایا؟؟؟

نه بابا! من حوصله شلوغی ندارم!!!
آره عزیزم کامپیوتر میخونم.

ر و ز ب ه چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:34 ق.ظ

من بی معرفتم یا تو ؟؟!!!

+... (حرف قورت داده!)

++ این هزار بار قسمت کامنتات رو درست کن دختر! خیلی ناجور شده هاااا...

این که معلومه! تو!

چشششم! نزن!!

پدر(نم‌نم) چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:15 ب.ظ http://father78.persianblog.ir

من هم فقط با کیبورد خودم راحتم...

چه تفاهمی پسر! بزن قدش!

احمد ( اربابیران مرد ) پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:20 ب.ظ

اومدم دیدم هنوز کامنتا رو جواب ندادی گفتم یه سلامی عرض کنم بعدشم برم بمیرم از غصه

الان مردی؟؟؟
خدا رحمتت کنه!!
حلواشو هم بعدن بفرست برامون!

ر و ز ب ه جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

درست شد !

آره!

سارا جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.zeddehaal.persianblog.ir/

فچ کنم اون موقعه ها که ریز قولی بودی واسه خودت سر کلاس یه آلبالو ی قنگز ترش بودی نه گیلاس! از اینا که آدم نیگا می کنه فکش جمع می شه!
.
.
.
خداییش آدم سر کلاس چشای این معلما رو از کاسه در می اورد خیلی فاز میداد
اما حالا نمیشه به این استادا چپ نیگا کرد..آدمو می ترترکانند!
منم از وقتی وارد دانشگاه شدم یه چیز ی رو توووووپ یاد گرفتم اونم خوابیدن سر کلاس با چشای بازه!
.
.
.
خوش به حال خودم...دسته گوشکوب هم بهم بدن بگن کیبورده باش کار کن مثه هلو باش کار می کنم!
.
.
.

وووووی! دهنم آب افتاااد
من آلبالو هم دوشت دالم!!! آلوچه.. ترسی آلبالو.. خود آلبالو.. مربای آلبالوووو وووووی
نه بیچاره ها رو چی کار داری!! خشونتشو بیار پایین!!

البته!!!

چشمتم ببندی کسی نمیفهمه! استادا هم خوشون با چشم باز خوابن!!

خوچ به حالت! دلم سوزید!

من شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:49 ب.ظ http://www.sarv.blogsky.com

بالاخره آمدی نوششتی ؟ بارک الله هیچ وقت به در به در زنگ زدین سفارش بدین؟

مرسی که انقدر مرهبوووون تشویقم میکنی!!
نه زنگ نزدیم!

[ بدون نام ] دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:37 ب.ظ

سلام خوچگلم... دلم برات میسیده بود..

موقع درس خوندن اگه حواست رفت کتابت رو ببند...
بشین راحت فکراتو بکن دوباره شروع به درس خوندن بکن... جواب میگیرییییی

چقد بکن بکن کردم

خفففففففف.... تفففففففففففففف.ماااچ

سلااام عزیییییزم
اونوقت همش باید بسته باشه! فک کنم بهتره بگی موقع فک کردن هر وقت خسته شدی کتابتو باز کن!

حرف زدنتو درست بکن!!

تو روووحت
تفففففف

کفشدوزک بدون کفش دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:37 ب.ظ http://www.eham.blogfa.com

منم !!

تابلو بود!

پدر(نم‌نم) سه‌شنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ق.ظ http://father78.persianblog.ir

آپ نکردی؟

نوچ!

سلی چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:38 ب.ظ

سلام گیلاسی
وای من نخوندم
زیاده
میرم میخونم میام !
میگم این خرسی شما چه نازه !
وای چشاشو
بوسش کن !

خرسیمون که خیییییییلی ناززهههه
فدااش بشم منننن
بوووسش میکنم!!

ر و ز ب ه پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:37 ب.ظ http://hazrat-eshgh.blogsky.com


+ می تونی تو وبلاگت لینک اعتراض به نام جعلی خلیج عرب رو داشته باشین فقط کافیه که این کدی که گذاشتم برات رو تو قسمت قالب وبلاگتون زیر قسمت <head> بذارین
به همین سادگی !
نمونهء اون تو وبلاگ خودم هست
این کد هست:


<script src="http://roozbehs89.persiangig.com/Others/PersianGulf.js" language="javascript"></script>

تو هم دلت خوشه ها!!

مرجان پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:25 ب.ظ http://dayy.blogsky.com

حالا کارت به جایی رسیده که مسخره عمه مامانت میکنی آره ؟ گیلاس خودتم یه روزی پیر میشی ایشاا... اونوخ من میام بهت میخندم البته از اون دنیا ((=

مردین از بس امتحان دادین ! چقده امتحان دارین شماها ایشششششششش

روم سیا! من به اون بنده خدا چی کار دارم! از محاسن توالت فرنگی چند خط بیان کردم! والا!!
داری منو از راه به در میکنی؟؟ مامانم گفته با هرکی وسوسه ات کرد حرف نزن
شرمنده

تیده آ پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ب.ظ http://ghalb-yakhii.persianblog.ir

سلام
ای گفتی ای گفتی داغ دل منم تازه شد
خسته شدم از امتحانا
این مغز منم نه اینکه خیلی اکتیوه تو امتحانا همه جا سرک میکشه الا کتاب نیدونم شرا آیا؟
من تو شهر غریب دغ کردم
شقدر دلم وبلاگ خوندن حسابی میخواد
راستی منم گیلاس میخوام کم کم وقتشه دیگه میرسی

فعلا دل همه داغه!!!
شرا آیا؟؟؟؟؟
شهر غریب بازم خوبه! وقت درس خوندنت بیشتره!!!
وبلاگ رو هم تابستون میخونی حالا!!!!
الان دیگه وقتش شده! ولی خوشمزه نیست!!!

خانومی جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:19 ق.ظ http://eshgh-bazi-asemoooon.blogsky.com

گیلاس جون کجایی تو / ؟ کم پیدایی

اووهووم!!!

دختری با چشمانی از جنس الماس جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:16 ب.ظ http://www.panizz.blogfa.com

بیا دیگه عجیجم..اوجایی...تو درسا غرق شدی..قربونت برم....
بوسسس

یه قلاب ماهیگیری بیار منو در بیار از توش!

سلی شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:20 ب.ظ

پسستتو که خوندم چشام خیس شد !
میدونی چرا؟؟
واسه اینکه خودمم تا چند وقت پیش این کارارو میکردم
ولی الان دیگه مدرسهای در کار نیس !!

ای مادر جاااان!!
رووووزگاره دیگه!!!
خاطراتش که هست!!

دختری با چشمانی از جنس الماس یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:03 ب.ظ http://www.panizz.blogfa.com

کوشی پس؟!~~~~~~~~
دوچت دارما...من آپ کرده بودم..

میام عزیزم

نرگس یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام منذ جون
هی نشستم بلکه تو منو تو وبلاگت پاگشا کنی دیدم خبری نشد(آخه مثلا من عروسم) دست آخر خودم اومدم اینجا
ولی خیلی بی معرفتی! یه خبر از ما نگیریا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلاااااااااااااااااااام
جییییییییییییییییییییییغ
سووووووووووووووت
کفففففففف
یکی اومد منو از غربت نجااات داااد
بابا من که یه پستمو برای نامزدی سلطان بانو حروم کردم! دیگه چه خبره! این پای شما رو باید چقدر گشاد کنیم؟؟؟
فعلا که یه علوس جدید پیدا شد! خوشحال باش! دستتو میذارم کف دست مرضیه برین دوباره ماه عسسسل!!
همین که تو انقدر خبر میگیری بسههه!!!
مااااااااااااااااااچ

کفشدوزک بدون کفش یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:18 ب.ظ http://www.eham.blogfa.com

کلی خندیدم واسه کامنتت

خوشحالم که خندیدی!

سارا سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:59 ق.ظ http://saaaraaa.blogfa.com

من نمیدونم این چه مدیه که افتاده بین جوونای این مملکت.

والا بخدا.

تو همه چیز چشم و هم چشمی دارن...تو بهانه آوردن واسه درساشونم مدام دارن این کارو میکنن.

والا بچه هم بچه های قدیم...اییییییییییییییش!!!!

اوه اوه!!
بوخودا من درسامو خوف میخونم! ولی دوشت دالم غر غر کنم!
این اصلا ریشه داره توی خاندان ما! همشم تقصیره پدر بزرگه بابامه!!
این مرضو ریخت توی خون ما!!
والا!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:00 ب.ظ

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

بهمون سر بزنین و این مطلب رو بخونین. منتظرتون هستیم.

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

یه سر نخ میدادی من بکشمش شاید به جایی برسم!

سارا چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:12 ب.ظ

=)) احساس نمیکنی اونی که کامنت قبلی رو برات گذاشته بیش از حد ...بوده؟=))))))))))

=))


=))


=))

بیش از بیش از حد!!!
=)))))

شهرزاد چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:25 ب.ظ http://shahrzad91r.blogsky.com

سلامم گیلاس خانومی گل:
خوبی عزیز؟؟؟
بالاخره من وقت کردم به خونهی این گیلاسیه بانمک و خوشمزمون سر بزنم...
چه گیلاسایی
آدم دلش گیلاس مسخواد وقتی میاد اینجا...
تو خیلی از من شیطون تری..من اینقدرم سر کلاس شیطنت نمیکنم بابا..
من در مقابل تو هیچم....
با این میوه ی تابستونی موافقم میوه های فصل های دیگه خیلی حوصله میخواد خوردنش..
من که ندارم..
باببا شاید طفلک با توالت خودش حال میکنه...
من بد فرم به کیبورد خودم عادت کردم و بعضی از جا ها دستم قفل میشه و اعصاب داغون...
فداتشم اگه دوست داشتی داستان به وب من سر بزن
خوشحال میشم و باعث افتخاره...
فدای تو
فعلا...

خوشحالم کردی عزیزم
دلت بسووووزه
منم شیطنت نمیکنم! ولی حواسم پرته!!!
بزن قدددش

دوباره بزن قدش

حتما میام عزیزم. البته سرم که خلوت بشه!

قربونت

غریبه پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:56 ق.ظ

سلام ناخدا یه چشم !!

کجایی بابا ؟! بسه دیگه .. دست از سر این درس و مشخا (!) بردار .. حالا بیست هم نشدی عیبی نداره .. ما ۱۹ رو هم ازت قبول میکنیم

به من میگن شیطان مجسم ! امیدوارم که تونسته باشم به خوبی اغفالت کنم هر چند که تو یه تنه ٬ ۶تای ما رو حریفی

خوش باشی
یا حق

سلاااام داداش پارازیت دایی جون!!
نهههه! من باید همشو بیست بشم!!!
آره والا!‌خوبه خودتم میدونی!!!
اختیار دارین! هیکلی هم که حساب کنی من هنوز به طول و عرض شما نرسیدم!!!
چشمک

نگین پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:18 ب.ظ

سلام گیلاسممممممممممم
چطوریییییی ؟
اول یه کار کن برو گوشیتو بنداز بیرون

من دیشب خواستم کرم بریزم هنوز دلیوری نیومده :(((((((

خوب حالا میرسیم سر پستت
ههههههههه .... امتحانای تو شروع شدن ؟
ما نیز به شدت درگیر و دار درس خوندنیم
موفق باشی تو امتحانات

به جاش من هیچوقت درست سر کلاس چیزی یاد نگرفتم .... اما اگه واقعا گوش میدادم کاملا استاد بودم !!
ولی متاسفانه چون همیشه توی مدرسه من داشتم یه خرابکاری میکردم واسه همین اکثر اوقات خودم میخوندم
خیلی دلم میخواست بدون سکوت کردن و گوش دادن یاد بگیرم !!!

توالت فرنگی سیار عمه مامانم :))))))
وای خدا ... این خط رو که خوندم فقط میخندیدم

ببین جدا آدم باید قدر این فامیلا که سنشون زیاده رو بدونه
واسه تقویت اطلاعات عمومی خوبه
اطلاعات تحریف نشده از تاریخ میدن به آدم
ولی من عاشق خاطره تعریف کردن اینجور آدمام :)

گیلاسممممم ... بوسسسسسسسس

سلاااااااااام نگین خانوم کم پیدا
مرسی عزیزم
اهه! خودت برو گوشیتو بنداز دور! من گوشیمو برای بیل زدن باغچه لازم دارم!!!

امتحانای چی؟؟؟
موفق باشید به شدت!!!
خوچ به حالت!‌! البته می تو!!!
زبووووووووووون

=))

آره واقعا. من این چیزا رو می نویسم ولی به افراد سن بالا ارادت خاص دارم.
البته تا حالا به این وجهش نیگا نکرده بودما!!!
بوووووووووووس

نگین پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:19 ب.ظ

گیلاسسسس اومدهههههههه
من امروز خوردممممم

گیلاسایی که الان هست آبروی هر چی گیلاسه میبره!!

دختری با چشمانی از جنس الماس پنج‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:46 ب.ظ http://www.panizz.blogfa.com

دیدم اومدیو.....

نزن حالا!

طلبه ای از نسل سوم جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:35 ق.ظ http://talabeh3.persianblog.ir

سلام
قلمتون پرتپش
لحظه هاتون جاری

دو کلام هم از زبون مادر عروس!

خانوم زیگزاگ جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:56 ق.ظ http://Zip-Zigzag.blogfa.com

سلام به روی ماهت گیلی جووونم عسیسم کلی منو یاده دورانه دبیرستان انداختیاااا! مام از این کارا میکردیم منتها یه جوره دیگش! ما چت میکردیم تو کاغذ با هم! هنو نصفه کاغذاشو دارمممم!! تو دانشگام که دیگه خداس! یا گوشیا زنگ میخوره یا همه در حاله اس ام اس دادنن! ببین راسسی این اخلاقت که حتمن باید دو تا کار رو انجام بدی تا بفهمیش خیلی شبیه منه! مثلن من حوصله ندارم فقط تلویزیون تماشا کنم! احساس میکنم وختم داره از بین میره! باسه همین میپرسم تو احیانن خردادی نیستی؟؟؟

یادش بخر! من که خیلی دلم برای دبیرستان تنگ شده!!!
ما هم چت میکردیم !!! یه گونی کاغذ دارم!!!
اینو خوب اومدیا! اگه توی دانشگاه این موبایل نباشه آدم باید بمیره دیگه!! همینه که قبض موبایل دانشجوها خدا تومنه!!!
نوچ! من مهر هستم!!!

خانومی شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:16 ق.ظ http://eshgh-bazi-asemoooon.blogsky.com

به به هم رشته ایم پس
بابا دمت قیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ
ایوووووووول

بزززن قدددددش دادا

سلی شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:02 ب.ظ

ببینم شما نمیخوای آپ کنی؟

فعلا نوچ

خانوم زیگزاگ یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:18 ب.ظ http://zip-zigzag.blogfa.com

اومدم جوابمو بخونم دیدک نیسسی!

سوک سوک

سارا دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ق.ظ http://saaaraaa.blogfa.com

اینم موروثیه که ماهی یه بار آپ کنین؟

نه فداتشم! این ژن جهش یافته است!

ایران گپس دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.irangaps.com

با سلام خدمت شما و عرض تبریک برای وب زیباتون لطفا به سایت ما هم سرس بزنید برای آشنایی بیشتر به ویس چت ایران گپس تشریف بیارید
http://www.irangaps.com/chat1/chats
موفق باشید

اوکی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد