گیلاس بیجنبه در زایــشـگـاه

من واقعا نمی فهمم که دانشگاه ثبت نام کردم یا زایـشــ.گـاه؟! ولی به هر حال هر ترم باید بعد از تزریق آمپول فشار،  انقدر درد بکشیم تا فارغ بشیم!! 

امروز صبح ساعت ۸ ، خیر سرم انتخاب واحد داشتم. فک کن وقتی هنوز ۲تا نمره ها نیومده ( به دلیل فعالیت بیش از حد استادها) و ۳ تاش هم هنوز تایید نشده، آدم با چه امیدی باید دروس جدید رو برداره؟؟ 

~ هر ترم باید یه بار مبنا رو بر اساس اینکه همه دروس ترم قبل  پاس شده بگذاریم و دروس جدید برداریم !

~ و یک سری از دروس رو هم بر اساس اینکه دروس ترم قبل پاس نشده برداریم! 

اونوقت موقع حذف و اضافه باید یکی از ۲ مجموعه ی بالا رو حذف کنیم وچون بقیه دروس پر شده، دیگه نمیشه چیزی رو اضافه کرد!! 

اینجوریه که الان مثلا من ۱۹ واحد برداشتم. آخرش به زور یه ۱۲-۱۴ واحدی  ته کاسه ام میمونه!! (‌تازه این در خوشبینانه ترین حالت ممکنه!) 

حالا با همه ی این مشقت ها یه لیست پر کردم. وقتی اومدم دکمه تایید رو بزنم، نوشته : به علت ندادن شهریه  این ترم شما امکان ثبت نام ندارید! ( هر هر هم به ریش من میخندید که ۲ ساعت الاف شدم)

یعنی دلم میخواست دستمو تا آرنج بکنم توی مانیتور و این سایت رو جر واجر کنم با این ارور دادنش!!  

شنبه با پای خودم رفته بودم دانشگاه و شهریه ام رو  توی حلقوم اینا کرده بودم!! اونوقت با کمال پررویی برای من این ارور رو میده!! 

خلاصه چون هیچ کاری از دستم بر نمیومد، یه کم توی سر خودم زدم، تا جایی که سر درد شدیدی گرفتم!!... بعد تصمیم گرفتم برم دانشگاه تا پیگیری کنم، ولی به این نتیجه رسیدم که احتمالا تا من برسم اونجا و کارم درست بشه، دیگه باید مثل گداهای شب جمعه ته واحدها رو جارو بزنم و هر چی مونده بود به روی تخم چشم بذارم! 

در نهایت دوستم به دادم رسید و چون دانشگاه بود کارم رو پیگیری کرد. این آقای امور مالی هم تلفنی با من حرف میزد و بعد از مقداری خوش و بش‌، مهربون شد و   کارم رو موقتا راه انداخت!! ولی شرط گذاشت که بعد از انتخاب واحد، تا ظهر رسید رو براش ببرم وگرنه هر چی دیدم از چشم خودم دیدیم!! 

بنده هم انتخاب واحد رو به عهده همون دوستم گذاشتم و خودم راه افتادم که تا ظهر این برگه رسید رو به این آقاهه بدم!! 

همین دیگه! دنبال چی هستی؟؟  تموم شد! 

 

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 

 

از اون هفته تا حالا انقدر کتاب خوندم که دوباره چشم درد گرفتم  و باید متوصل به قطره های چشم بشم!  

مثلا ۷۰۰ صفحه رو بدون وقفه خوندم! حتی بینش برای امور واجب( دستشویی) یا شام و نهار هم از جام تکون نخورم!! ( بنابراین من هر وقت زیاد کتاب میخونم شدیدا لاغر میشم!)  

عادت دارم دراز بکشم و در اتاق هم بسته باشه و در سکوت مطلق کتاب بخونم و تازمانی که کتاب تموم نشده هیچ حرکتی نمیکنم! اونوقت حتی در طول کتاب خوندن به خودم زحمت نمیدم که از این پهلو به اونم پهلو بشم !! برای همین تا زمان تموم شدن یک کتاب، یا زخم بستر میگیرم یا کمرم یه وری میشه!!

من معمولا زیاد مطالعه میکنم. رمان هم زیاد میخونم! ولی از رمان های عاشقانه که  بیشتر دست بچه مدرسه ای ها دیده میشه، خیلی خوشم نمیاد!!( البته هر از چند گاهی اعتقاد دارم که باید از این کتاب های عشقی کشکی، به زور هم که شده بخونم تا هم یاد جوونیهام بیفتم. هم یه مقدار احساسم جریحه دار بشه و مردم نگن که تو بی احساسی !هم چند تا دلیل دیگه!!) 

در راستای مطالعات مفید( !) اخیر، به نکته جالبی پی بردم! اونم اینه که : من در کتاب خوندن خیلی بی جنبه تشریف دارم!! ( یعنی یه چیزی میگم و یه چیزی میشنوی!) 

این بیجنبگی از اون منظر نیست که بشینم با غم و غصه های کتاب زار بزنم  یا با خوشی هاش بخندم!( تا حالا فقط برای کتاب « پدر آن دیگری» ( اثر پرینوش صنیعی) که فوق العاده قشنگ بود و خوندنش رو یه بار دیگه پیشنهاد میکنم، چند قطره اشک ریختم و بس!).. بالعکس از نظر ظاهری، خیلی عادی و یکنواخت کتاب میخونم. ولی در عمق وجودم از شخصیت های داستان خیلی تاثیر میگیرم! 

وقتی کتاب  «افسون سبز» ( نوشته تکین حمزه لو)  رو میخوندم، تا ۲ روز مثل شخصیت اول داستان که در طول ماجرا به زنی ضعیف و تو سری خور تبدیل شده بود، حس حقارت میکردم! شدیدا بدبختی رو در وجودم میدیدم و دنیام شبیه دنیای اون دختره شده بود! و حس میکردم اگه ازدواج کنم، مثل صبا بدبخت میشم و حتما از همسرم کتک میخورم!! بنابراین تصمیم گرفتم که با هر بار کتک خوردن حتما به پزشکی قانونی مراجعه کنم تا برای طلاق راحت باشم!!  در ضمن روحیاتم حساس شده بود و کسی نباید به این نکته ی قبیح اشاره میکرد که: بالای چشمم ابرو ه ! 

بعدش که کتاب « غزال» (‌نوشته ی طیبه امیر جهادی) رو شروع کردم، تغییر رو در روحیات خودم حس میکردم! تا جایی که تا ۲ روز همه ی خانواده رو می خندوندم و شیطنت میکردم . بابام رو سر کار میذاشتم و صدای مامانم در اومده بود که تو چته؟!!  خدا رو شکر برادری نداشتم که کاراته بازی کنیم( چون این توانایی رو هم در خودم میدیدم که کمر بند مشکی دارم و همه رو میتونم له کنم!) ... بعدشم تصمیم گرفتم اسب سواری یاد بگیرم! بعدشم مرد رویاهام رو یا یکی مثل سپهر انتخاب کنم و یا اگه مثل سپهر نیست، انقدر بزنم توی سرش تا مثل سپهر بشه!! و من هم باید یک زن کامل بشم تا همسرم از من راضی باشه و زندگیم خراب نشه!! حتما هم زود بچه دار بشم تا شوهرم بی جهت ولم نکنه!!

یا با خوندن کتاب های پائولو کوئیلو ( اینبار« ساحره پورتوبلو» ) ، تبدیل به یک انسان منطقی میشم که برای هر چیزی به دنبال فلسفه آن هستم!!! دقیقا توی حرف زدنم حس میکنم چند سال بزرگتر شدم و پخته تر حرف میزنم!!

این چند روز برای بار هزارم «بینوایان» رو هم به دست گرفتم که شاید اینبار تا آخر بخونم! ولی باز هم تا فصل کوزت پیش رفتم و در حالی که  فحش رو نثار ویکتور هوگو می کردم ، کتاب رو ته کتابخونه پرت کردم! واقعا این کتاب چی داره که تبدیل به یک شاهکاره ادبی شده؟؟!!  

کتاب « آرزوهای بزرگ»  اثر چارلز دیکنز رو هم بالاخره خوندم که خوشم اومد! 

با خوندن کتاب « بنگاه آدم کشی» ( نوشته : جک لندن) روح کارآگاهی در من زنده شده و تصمیم داشتم یه اسلحه کمری بخرم !! شاید هم به زودی در مــافیا استخدام شدم!

 

حالا واقعا نمیدونم اسم این  احساسات مختلف ، بی جنبگیه یا پرورش یافتن ابعاد مختلف شخصیتم!! هر چی که هست، فقط در موقع خوندن کتاب خودنمایی میکنه!! و اثر زودگذری هم داره!  شاید برای همینه که هیچ چیزی رو برای گذرندن اوقات فراغتم، با کتاب عوض نمیکنم .

نظرات 43 + ارسال نظر
علی سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.atkh.blogsky.com

مطالبت بامزه هستن یه سری هم به بلاگ من بزن لطفا و نظرتو بگو

اوکی

علی سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:04 ب.ظ http://www.atkh.blogsky.com

چشمک

سارا سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ب.ظ

سلام دوست عزیز. از سایت خیلی خیلی خوبتون تشکر می کنم . اگه می خوای یه سرچ باکس خیلی خوشکل از یه موتور جستجوگر قوی که به همه زبان ها سرچ می کنه به سایتت اضافه کنی به این آدرس برو. راهنمای کامل فارسی هم داره.

http://www.glseek.com/meta_search_box.html صفحه در یافت کد

http://www.glseek.com/fa-searchbox.html صفحه راهنمای فارسی

http://www.glseek.com صفحه اصلی موتور جستجوگر

.....

خودم چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:39 ق.ظ http://www.ruzhaye-khakestari.blogfa.com

غزال و افسون سبز رو ۶ سال پیش خوندم. نتیجه گیریه بنده از افسون سبز اینه که شوهر دکتر ممنوع!!!!!!!! حتی اسم شخصیت هاشم یادمه!‌ به خودم امیدوار شدم!‌ دیگه این که پرنده ی خارزار رو بخون!

واای چه خوب کتابی که ۶ سال پیش خوندی یادت مونده!!
من حتی کتابی که ۲ ماه پیش خوندم هم یادم نیست!!
فعلا یه مشت کتاب خواهرم داده دستم. اینا تموم بشه میرم اینم که تو گفتی میخونم!!

پانـی چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:06 ق.ظ http://www.PanizZ.Blogfa.Com

بمیرم برات گیلاسـم ...
تازه ۱۹ واحـد برداشـتی یه ۱۲ - ۱۴ واحـد مونده ... !!!

خب چیـزه ... فردا منـم میرم یه برگـه استفا میدم ... بعـد ترک تحصیل میکـنم ... !!! خوبه هااااااااا =))

خدا نکنه
نه حالا تو جو گیر نشووو... همچین خبرا هم نیست!!
من این حرفا رو زدم که همه بچه های فامیلمون قصد ترک تحصیل پیدا کردن دیگه

پانـی چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:07 ق.ظ http://www.PanizZ.Blogfa.Com

یادم رف بگـم ... که چقققققققددد غر غر کردیا‌!!!

ببخشید مامان بزرگ

میثم چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:10 ق.ظ http://meisamh.pib.ir

اینجور که معلومه کتابها رو نمیخونی!‌کتابها رو حفظ میکنی !!!
اگه پام به بهشت رسید میگن انقدر چیزای خوب توش هست که اصلآ عمرآ یاد افتخاری سیبیل هم نیفتم

نه اتفاقا! اثر هر کتابی تا ۲-۳ روز بیشتر نیست. بعدش حتی موضوع کتاب رو هم به زور یادم میاد!!
بیچاره افتخاری!! اگه میدونست هیچ وقت از آتش نجاتت نمیداد!

کودک دو ساله چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:27 ق.ظ http://koodake2sale.blogsky.com

هه...به احتماله قریب به یقین همون بی جنبگیه...:دی
میگم با این اوصاف اصلا کتابای_مورب پور رو اصلا نخونیاا:دی
هام هام!

کتاب های مودب پور رو یه زمانی خیلی می خوندم. وقتی ما راهنمایی بودیم دورانه اوج مودب پور و ماندانا معینی بود. تقریبا بیشترشون رو خوندم! ولی اون زمان زیاد بیجنبه نبودم و تاثیر نمیگرفتم!! این درد مال الانه!!

مژگان چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:29 ق.ظ http://ninijon.persianblog.ir

این موضوع انتخاب واحد مثل اینکه همگانیه.....ترمتموم شده...تازه برای منم بستانکاریمو نشون داده ! در مورد کتاب هم من عاشق کتابهای رمان تاریخی هستم ...یعنی واقعیت.... یه چیز دیگه....نمیدونم باید بگم یا نه ؟ لینک من تو لینکات نیست!....البته بیشتر فکر میکنم دلت نمی خواد که باشه تا اینکه یادت رفته باشه....نه ؟

پس شما هم همینجور؟؟
کلا سیستم دانشگاهی و همه جای ایران مشکل داره!!
منم کتاب های واقعی روبیشتر دوست دارم. گفتم که هیچ علاقه ای به این کتاب های عشقی کشکی ندارم ولی گاهی لازمه که بخونم!!
اختیار دارین!! حتما اضافه میکنم

شاذه چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 ق.ظ http://shazze.blogsky.com

منم نمی فهمم ویکتور هوگو و چارلز دیکنز و داستا یوفسکی و افراد مشابهشون به چه دلیل اینقدر مشهور شدن. خودمون بدبختی کم داریم که شخصیتای خیالی هم حالمونو بگیرن؟!

اینا همشون پارتی داشتن!!
همینو بگو!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:10 ب.ظ http://star1387.blogfa.com/

قربونت برم حالا تو اخر هر ترم میزای ..من روزی سه بار سه قلو می زام .....
در مورد کتب ها هم اونهایی که خوندم غزال خیلی غیر واقعی بود ...پدر ان دیگری به نظر من فوق اعاده بود و خیلی رو من تاثیز گذاشته یود و توصیشو به همه می کنم و ساحرع پورتبلو هم دوست داشتم ..حس خوبی به شانتال داشتم...بقیهشمو نخوندم ...ولی اسم افسون سبزم برام اشناس ولی هیجی از داستانش یادم نیست

خب شما با توجه به ۲ تا زایمان گذشته ات دیگه مشکلی در این زمینه نداری!!

واقعا کتاب ایرانی به قشنگیه پدرآن دیگری نخوندم!! خیلی دوستش دارم!
پس یه کم فکر کن شاید یادت اومد

پانـی چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:07 ب.ظ http://www.PanizZ.Blogfa.Com

ژس اگه یه روز ایران کشور بی سواد ترینها ثبت شد تقصیره توئه =))

ایشالا تا اون موقع میمیرم!!

لیمو چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:59 ب.ظ http://limokocholooo.blogfa.com

اوه اوه منم مثه خودت عصبانی شدم جات بودم اون مانیتور رو میکوبیدم به دیوار حالا خوبه شانس آوردی کارت راه افتاد
وااااااااااااااااااااای کتاب
منم راز داوینچی رو بدونه اینکه از جام جم بخورم یه سره خوندم میفهمم چی میگم آخرش از زور گرسنگی داشتم میمردم
این افسون سبز رو که من خوندم هی خوردم حرص هی فحش دادم بعد از اونم یه ذره به خودم فحش دادم بعدشم دیگه کتاب ایرانی نخوندم که اینجوری حرص نخورم
این بینوایان هم والا منم موندم اینهمه مصیبت و بدبختی شاهکار شدنم داره
آرزوهای بزرگ هم دبیرستان بودم خوندمش
ببین فک کن تو کتاب درخشش رو بخونی همون که کوبریک درست کرده فرداش با تبر بیفتی دنبال مردمسعی کن کتابای بکش بکشی نخونی

شما فعلا یه لیوان آب خنک بخور تا بعدا..

پس کاملا درک میکنی!!
منم هر چند وقت یه بار به خودم همینو میگم و دور کتاب ایرانی رو خط میکشم. ولی باز دلم یهو از این چرت و پرتا میخواد!!

باور کن!! فک کنم اون زمان همه زیادی خوش بودن. این آقا اومده از بدبختی ها گفته همه حال کردن!!

کلا روحیه پلیسیم خیلی خطرناکه!! جنایی هم همینطور!! یه مدت کتاب خوابگرد رو خونده بودم. همش به همه مشکوک بودم!!

علی چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:51 ب.ظ

سلام
اگه بگین از چه جور کتابایی خوشتون می یاد میتونم کتاب بهتون معرفی کنم.من آخه همه عمرم کتاب خور بودم! هنوزم هستم.
نظرم راجع به وبکتور هوگو زیاد مساعد نیست.
در این مورد هم عقیده ایم.
یا علی

سلام
ممنون از لطفتون
من همه جور کتابی می خونم. نمیدونم از چی خوشم میاد. ولی نثر کتاب برام خیلی مهمه. دیگه اینکه خیلی دور از واقعیت نباشه. زیادی سیاسی و زیادی مذهبی هم نباشه!
کلا قشنگ باشه دیگه! و آدم تشویق به خوندن ادامه کتاب بشه

سارای چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:08 ب.ظ http://www.zeddehaal.persianblog.ir/

سلام گیلاس....
خیلی با نوشته هات می کنم...
مثه خودم می نویسی...!پراز انرژی.
..
راستی تو که اینقذه جو می گیردت بشین سری کامل کتاب های موفقیت رو بخون...یهو دیدی انیشتینی چیزی از آب درآومدی ها!....
.
.
.
بعدم دعاشو به جونه من کن که کشفت کردم!(آیکون یه مربی توهم زده پلیز!)

سلام
پس چه تفاهمی!!

اتفاقا چند تاش رو خوندم. ولی به موفقیت خاصی دست نیافتم!! خیلی راهکارهاش سخت بود به نظرم!!

سارای چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:09 ب.ظ http://www.zeddehaal.persianblog.ir/

راستی عضویت در لینکدونی شوما مجانیه؟؟؟
.
.
.
خانوم اجازه ما رو هم می لینکید؟!javascript:void(0);
javascript:void(0);

چشم حتما اضافه میکنم

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:12 ب.ظ

می گم چیزه...مممم...خواستم بگم تو نظر اولیم فچ کنم یه اشتباه لپی کردم!..
.
.
همچین تو نگی یه کم مورد داره!
.
.
منظورم از خط دومش این بوده:
"گیلاس من خیلی با نوشته هات حال می کنم!"javascript:void(0);
javascript:void(0);
.
.
چه کنیم دیگه از فرط ذوق لکنت گرفتیم!

اشتباهت هم یه کم زیاد مورد دار بودااا
خندههههههههه

موسیو گلابی چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 05:28 ب.ظ http://golabi-life.persianblog.ir

فکر کن من چی بگم که دو ترم از درسم گذشته و هنوز نمره ش نیومده! احتمالاً روز فارغ التحصیلی یهو میگن پاس نشدی!!

شایدم مثل کردان یه روز به جایی رسیدی اونوقت یهو اومدن گفتن شما مدرکت تقلبیه!! چون هنوز این درس رو پاس نشدی!!

باران چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:15 ب.ظ http://baran.special.ir

وای دختر مردم از خنده
تو هم عجب اخلاقای عجیب و غریبی داریا
طفلک شوهرت! (حالا شوهر آینده چه فرقی داره)
ولی خب یه جورایی بد هم نیستا جدی میگم...
اینقدرم حرص نخور
انتخاب واحد واسه همه همینه...
من کجای تورو نصیحت کنم آخه؟!

اون قسمتش که بد نیست کجاشه؟؟
البته خودم فکر میکنم انقدر متنوع میشم که طرف از اخلاقای رنگارنگم خسته نمیشه!!

نصیحت کن جانم!! نصیحت کن مادر!!

هاD چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:44 ب.ظ

پیشنهاد می کنم به جای کتاب های درست حسابی مثل بینوایان بری همون کتاب های صد من یه غاز نویسنده های ایرانی رو بخونی ( منظورم هموناس که تو پستت گفتی ) به جای اینکه آبرو و حیثیت ویکتور هوگو رو دود کنی بره هوا .

من نظر خودم رو گفتم!! بعدشم خیلی نویسنده ها هستن که کتاب درست و حسابی مینویسن و باب میلمه!! ویکتور هوگو مثل صفحه حوادث روزنامه، نویسندگی کرده!!

نرگس چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:55 ب.ظ http://gomgashthe.persianblog.ir

فکر کنم دلیلش این اینترنتی وارد کردن نمره ها باشه! نمونه اش چند شب پیش مادر محترم لیست نمره هاشون رو ورداشتن اوردن کوبیدن تو سر من که برو تو سایت دانشگاه وارد کن! این طوری نمی گیرن! حالا ما با این هوشمندای ننه مرده دقیقا سه ساعت دو اینترنت به این و آن فحش می دادیم تا بالاخره لیست ها وراد شد!
...
تنها کتابی که سرش گریه کردم من اوی امیر خانی بود. البته نه از سر جو گیری و احساساتی بودن...از ترس نلرزیدن دل خودم...خواهرتان را هم که انداخته اید به صرافت این کشکی عشقی خواندن ها! نکنید...گناه دارد ها! این بچه پاک است!

نه عزیزم!! الان اینترنتی شده که بهتره!!
این استادای عزیز برگه های نیم ترم رو هم میذارن پایان ترم صحیح میکنن! دیگه اینکه ربطی به اینترنتی و غیره نداره!!! تنبل هستن بسیار زیاد!!

من از کتابای امیر خانی خوشم نمیاد! من او و ارمیا رو خوندم و اصلا به دلم ننشست. ولی خب طرفدارای خاص خودش رو داره!!
ولی خب از شناخت نزدیکی که از خود آقای امیرخانی دارم، خود ایشون شخصیت جالبی داره!!

کویریات پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:13 ق.ظ http://sere.persianblog.ir

مرسی که می آمدی و کامنت می دادی در مدتی که من مسافرت بودم من بالاخره برگشتم!
در مورد کتاب من هم همین طورم جو گیر شخصیت ها می شم. و تا حدی در مورد برخی فیلم ها هم همین طورم. یادمه فیلم آبی از سه رنگ رو که دیده بودم همه اش سکوت بودم و تلخ که مامانم اینها رو عصبی کرده بود این حالتم.

از بس هیجان داشتم برای سفرهات!!

این فیلم رو ندیدم ولی کلا با فیلم زیاد جو گیر نمیشم!! با کتاب چون خط به خط تصورش میکنم برای همین اینجور جوگیر میشم!!

ستاره پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 09:29 ب.ظ

گیلاسی ببین من برات کامنت گذاشتم مطمئنم ..حالا کامنتم نیست ...نمی دنم چی کارش کردی ..فکر کنم وقت زاییدن پارش کردی ..در هر حال الان دوباره حسم نمیاد کاکنت بزارم ...اگه امد باز میام میزارم

آره عزیزم کامنت گذاشتی
فقط اسمت رو ننوشتی و آدر س وبلاگت رو گذاشتی که فهمیدم تویی!
حواس نداریا!

پانـی جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:55 ق.ظ http://www.PanizZ.Blogfa.Com

آپم درس خون .

گیلاس من چند روز ژیش یه کتاب تموم ؛( انگار گفته بودی لیلی) (سپیده شاملو) بددددددد نبووووووددددد .... اما اصلن به کی ژشنهادش نمیکنم !!!!!!!!!!!!

خب تو که میگی پیشنهاد نمی کنم پس برای چی پیشنهاد میکنی؟؟

خانوم زیگزاگ جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 07:44 ب.ظ http://Daily.30n.ir

وای من یه زمانی خودم رو ... واسه ای افسون سبز!!!! دوستش میداشتم کلی... گلدونتون مبارک باشه حاج خانوم

خیلی از حماقت دختره حرص خوردم و تاثیر گرفتم!! خل شدم باهاش!!

قابل شما و حاج آقاتون رو نداره خواهر!!

موسیو گلابی جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ب.ظ http://golabi-life.persianblog.ir

فکر نکردی تا وقتی جای جواب دادن نباشه میرم تو وبلاگ خود طرف فحش میدم؟!!!

اینکه مهم نیست!! خیلی راحت میشه حذفش کرد!! اون فحشی مهمه که آدم نتونه کاریش کنه!!

خانومی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:51 ق.ظ http://eshgh-bazi-asemoooon.blogsky.com/

وای تو هم غزالو خوندی

عجیب عاشقشم

دقیقن حسای تورو داشتم باش

آره خوندم
ولی زیاد باب میلم نبود!!
زیادی رویایی نوشته بود!!
خیلی از اتفاقاتش دور از واقعیت بود
ولی قلم نویسنده اش جوری بود که آدم رو وادار میکرد تاآخرش پیش بره!!

امید یگانه (بستنی داغ) شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://hotesticecream.persianblog.ir

سلام گیلاس جان
از ثبت نام اینترنتی و دولت الکترونیکی و ...نگو که بیزارم... اولش باید بری توی اینترنت فرم پر کنی و ۷ خوان رو بگذرونی بعدش با افتخار از نتیجه حاصله پرینت بگیری و برداری ببریش اداره مربوطه بگی:
سلام...من اومدم!
ولی در مورد اثر پذیریت از کتاب هایی که می خونی بهت تبریک می گم...اگه منم اینطوری بودم حتما کتاب هایی مثل «سپید دندان» یا «زیبای خفته» و ... رو مطالعه می کردم حتی اگه زخم بستر می گرفتم!!!!
پ.ن:
مرسی که به منم سر می زنی

سلام
واقعا که خودش اومد ولی فرهنگش هنوز نیومده!!

واااای فک کن!!
مثلا زیبای خفته رو اگه بخونم همه آدما تردم میکنن۱!

خواهش

مهدیه شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:11 ب.ظ http://srvn.blogsky.com

سلام خانوم گل
چند وقت بود آپ نمی کردی حالا یه عالمه آپ کردی!!!!!!!!!!!!
زیاد خودتو برا دانشگاه حرص نده شیرت خشک می شه!!!!!!!!
منو لینک نکردی(دل نگار)
لطفا سعی کن کتابایی بخونی که برای دیگران خطری نداشته باشه

سلام عزیزم
من که همش آپ میکنم!!
شیر خشک برای بچه بهتره!!
لیننکت کردم ببا! چشمات نمیبینه ها!!
الان هم اون بالاها هست!!

من کبریت بی خطرم!۱نترس

[ بدون نام ] شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:14 ب.ظ

سلام
خیلی وقته نتونستم کتاب به دست باشم
البته کتابی که خودم انتخاب کرده باشم وگرنه کتاب زیاد خوندم ولی کتابهای شغلی
یادمه یه بار حدود ده دوازده سال پیش یه کتاب دستم اومد اسمش بود زیبای ۲۵ با کلی صفر جلوش - که هنوزم یادم نیومد چند ساله می شه- حدود هشصد صفحه وزیری می شد شایدم بیشتر اونم با اون چاپ عجق وجق اون سالها
عصری بود که نشستم پاش واسه خوندن و دقیقا یادم عصر شد شب از زور خستگی خوابم برد . صبح بلند شدم دوباره تو همون جا شروع کردم به خوندن تا ظهر و ظهر تا شب خلاصه دو روز و نیم تمام ساعتها من فقط یه لقمه نون خردم با یه پیاله آب تا این کتاب تموم شد بعد نشستم با خودم می گم چه کتاب مسخره ای بود چرا من اینقدر وقت واسش گذاشتم
بعدش همین دیگه

کتاب شغلی که به درد نمیخوره!۱
کتاب تفریحی خوبه!!

واااااااای پس تو هم به خودت رحم نمیکنی؟؟
جالبه ها!!

[ بدون نام ] شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:14 ب.ظ

بعد دیدی من بازم یادم رفت اسمم رو بزارم
حالا نمی گم ببینم اصلا تا الان تونستی از نوع نوشتن کامنتها بفهمی کی واست کامنت گذاشته یا نه
مسابقه با جایزه

تو خانوم نقطه نیستی؟؟
تنها کسی که اسم گذاشتن براش مصیبته!!

نینا شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ب.ظ http://camera-album.blogfa.com

سیلام

تبریک میگم

یکم دیگم بخونی کاملا متحول میشی اونوقت ما دیگه گیلاسو نمیشناسیم

سلام
مرسی
اختیار دارین!! من متحول بشم به نفع همه ی شماست!!

عشق 10ساله(امیر) شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 07:31 ب.ظ http://www.10salentezar.blogfa.com

سلام بر گیلاس بزرگ
بازم پست جدید و بی خبری ما !
آره منم همیشه همین مشکل رو داشتم و باید یه فالگیر پیدا میکردم تا نمرم رو تو پیشونیم ببینه و اگه درس پیش نیاز رو پاس میشم درس بعدی رو بگیرم . من از انتخاب واحد همیشه متنفر بودم.
بازم حالا خوبه که کامپیوتری ی قبلا بچه ها دم بردها جمع بودند و اصلا نمیشد برنامه رو دید .
چرا ؟ مگه مشکلی داری ؟ یعنی منم اینطوری کتاب بخونم میشم ۷۰ کیلو ؟
اگه میشه حساب کن برای هر کیلو وزن اضافه چند صفحه باید بخونم !
ولی آفرین عادت کتاب خوانی خیلی عادت خوبی ی . منم دارم خودم رو عادت میدم :-)
اگه بخوای هست ۹۰ هزار تومان !
گیلاس با سواد شاد باشند

به من چه!!
شما زودتر سر بزنید نه بعد از ۱ هفته!!!

میشه فالگیرت رو به منم معرفی کنی؟؟ چون هنوز با گذشت چند روز از ترم جدید نمره ام نیومده!!

آره دیگه!! الان تو چند کیلو هستی که می خوای بشی ۷۰ کیلو؟؟
البته تازه دامادها به کاهش وزن بیشتر نیاز دارنا!!

آفرین امیر جان!! مریم همیشه از کتاب خوندنت خوشحال میشه!!

چی ۹۰ تومن؟؟
قربان شما

خانومی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:51 ب.ظ http://khoneye-ma.blogfa.com

سلااااااااااااااام :*:*:*:*
چطوری گیلاس عسیس من :*
وااااای منم دقیقاااااااااااااا عین توامممم ها یعنی خدا نکنه کتاب بخونم ! همچین میرم تو جوش !!! تا چند روز اصلا انگار خود شخصیت اول داستانم :))
حالا فکر کن یه بار یه کتاب خوندم شخصیت اصلی قاتل بود دیگه خودت تا تهش برو !!! :))=))

سلاام
مرسی عزیزم خوبممم
تو که کلا تو همه چی همینجورییی
خندهههههه
وی منم با کتاب های جنایی همینجور میشم!!

HIM یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:17 ق.ظ http://me4khodam.wordpress.com

خشته نباشی.

سلامت باشی

یوسف یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 03:43 ب.ظ

سلام گیلی جونم..
از انتخاب واحد نگو..واقعا آدمو پیر می کنه..با چه ذوقی رفتم ۶واحد باقی مونده رو بردارم..به حساب این که ترم آخری هستم گفتم حتما سایت هم مارو تحویل می گیره..رفتیم بسیار مغرور واحدارو قطعی کردیم موقع تایید نهایی مشت زد تو کلمون که شما واحد کم ورداشتین..انقد قسم دادم این سایتو که والا به پیر به پیغمبر واحد دیگه ای نمونده..سایت گفت نه واحد وردار واحد وردار..فک کنم هیچ وقت دیگه دانشگاهو تموم نکنم..تا این که خودش تایید نهایی شد و این ارواح دانشگاه دست از سر ما ورداشت....
حالا هم که در جبران یکی از نمره های بنده که افتادم شد ۱۰..این بود که سایت رو بخشیدم..اما باز بحث شهریه شد که باید تشریف ببرم شهرستان که باز....
من یه زمان رومان زیاد می خوندم..و واقعا بعد از تموم شدنش یه هفته جوش منو می گرفت..!اما خیلی وقته نخوندم..نیدونم شاید پیر شدم..!!




واقعا این انتخاب واحد خیلی چیزه بدیههه
وااااااای یوسف!! تو این ترم درستتموم میشه؟؟
شیرینیه ما یادت نره هاااا
میکشمت اگه پیرمرد بازی در بیاری!!

عشق 10ساله(امیر) یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.10salentezar.blogfa.com

درود بر گیلاس خوشتیپ
یه خبر تازه و داغ
ما از امشب چای رو روی مبل سر میکشیم
پس به کتری و قوری و ترازوی آشپزخانه مبل هم اضافه شد :-)
مرسی از حضورت

وااای چه هیجان انگیز
کلی بابت مبل چرم نسکافه ایتون ذوق کردم!!
دیگه لوازم چای خوریتون تکمیله!۱ قندون هم که خریدین!!

عشق 10ساله(امیر) یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:06 ب.ظ http://www.10salentezar.blogfa.com

سلام
ماشااله به چشمای تیز شما
هنوز چند ساعتی نیست که طبقه بندی شده
معلومه دیگه
اول بگم کلی خندیدم با نظرت
اون دوستای گل با نظر با نظر یعنی اون نور چشمیان و اونایی که همه ی پستهای ما رو میخونند و همیشه لطفتشون شامل حال ما میشه که سردستش هم شما هستید :-)
دوستای گل با نظر گاهی که کاری ندارند میان و نظر هم میدن و اما دسته ی سوم دوستایی هستند که فقط یک بار برای لینک شدن نظر دادن و دیگه سرهم نمیزنند . ما هم خواننده ی بلاگشون نیستیم و در شرف پاک شدن هستند
شاد باشی :-)

سلام
چه کنیم دیگه!
اگه قرار بود مثل بقیه ببینم که گیلاس نمیشدم!!

آهان!! پس از این قراره!!
بابت اون تیکه تعارف هم ممنونم! لطف دارین

هیچکس یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:34 ب.ظ http://darbidar.blogfa.com

آدم وقتی پول واریز میکنه به حساب دانشگاه میبره فیش رو نشون میده که فایلش بسته نمونه پس مقصر خودتی نه دانشگاه

سرعت کتاب خوندنت از سرعت کتاب خوندن من کمتره میگی نه بیا با هم مسابقه بدیم

انقدر هم خنگ نیستم!!
پول رو واریز کردم و فیش رو به امور مالی دادم و رید همراه با مهر امور مالی دریافت کردم!! روز انتخاب واحد هم رید رو براشون بردم که نشون بدم اشتباه از خودشون بوده و من قبلا مهر تایید امور مالی رو دریافت کردم!!

من قصد مسابقه دادن ندارم!! خیلی هم تند خوانی بلد نیستم! فقط اگه مشغول کتاب خوندن بشم دیگه دل نمیکنم!! همین!!

بیتا دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ق.ظ http://www.bitaae.blogfa.com

سلام گیلاسی..چرا منو درک نمی کنی؟بابا مشغله م زیاد شده نمی رسم همیشه پیش همه دوستام باشم و بکامنتم براشون..ببین خودت داری دعوا رو شروع می کنی هااا..ولم کنید..نه ولم کنید تا جوابشو بدم..گیلاس شانس آوردی گرفتنم وگرنه.....
میگم گیلاس با توجه به پستت خودت باید به این نتیجه رسیده باشی که اگر در هیچ چیز استعداد نداشته باشی در جو گیر شدن استادی..درسته آدم یه کتاب که می خونه تا چند روز جو گیره اما دیگه شما شورشو در آوردی هاااا..قبول داری؟

یکی اینو بگیییره
جو گیر شده هنوز از راه نرسیده چاقو کشی میکنهههه

خب الان با توجه به این تفاسیر میگی چی کار کنم؟؟؟

سعید(یادگارهای یک درخت) دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:34 ب.ظ http://www.derakht1.blogfa.com

ناقابله
چکیده همه حرفام با دوستای وبلاگیم

خیلی جالب بود
مرسی سعید خان

وحید دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.cdonline.info/webmasters

سلام دوست عزیز خرسندم به اطلاع برسانم سیستم کلیکی شرکت ما از 2 روز پیش راه اندازی شد

در همین ابتدای کار 3 وب سایت بزرگ ایرانی و25 وب سایت دیگر همکاری خود را با ما اغاز کردند که این افتخار و اعتبار ماست

برای نمونه سایت های زیر را ببینید :


1.www.cmesle.com

مرجع دانلود فیلم و بازی

2.www.pclord.ir

مرجع دانلود اهنگ عاشقانه

3.www.dir-link.com
بزرگترین وب دایرکتوری وب سایت ها

شما نیز با پیوستن به جمع ما کسب درامد کنید

در صورت داشتن هر گونه سوال با ای دی زیر تماس بگیرید

info_cdonline

ادرس سیستم کلیکی ما

www.cdonline.info/webmasters

سعید(یادگارهای یک درخت) سه‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:49 ق.ظ http://www.derakht1.blogfa.com

نخیر خانوم نقطه نبود من بودم
می گم گیجی بگو نه

حالا تو هم منو ضایع کنا!!
اومدم توی وبلاگت گفتم که چرا ضریب هوشیم پایینه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد