اعتیاد خوروندن!!

Image hosting by TinyPic

چیه!!!...چرا بد نگاه میکنی!!!!

آپیدن وبلاگ، اونم بعد از این همه وقت، نتیجه تغیرات فیزیکی و شیمیایی و ژنتیکی و....اساسیه که در من رخ داده!!

واقعا نمی فهمی من فرق کردم!!!

می دونی چند وقت بود Hibye  بهم نرسیده بود!!!!.......آخه باکتری هم برا بدن لازمه، چه برسه به موتد تشکیل دهنده خون!!!.......این بوفه مدرسه چه جوری دلش میاد انقدر بچه ها رو شکنجه روحی کنه!؟!

.....خیلی کارا دلم می خواست بکنم....ولی این اراده خودش رو گم و گور می کرد....اونم با من لج کرده بود!!!

چند دفعه خواستم اینجا رو UP کنم!!...نه!....چند دفعه؟!!!........ولی هر دفعه یه چیزی مانع شد....بقیه کارا هم همینجور......!!!

وقتی همه چیز به هم ریخته باشه....وقتی اون چیزی که باید پیش بیاد ،نیاد......خب هیچ چیز هم دیگه اون جوری که باید درک بشه، درک نمیشه.....!!!

.....

..

.

ولی از اول این هفته همه چی یه جور دیگه شد......سوپر پریزترین اتفاق هم این بود که شنبه صبح زهرا برام  یه بسته بزرگ Hibyeخرید....سفارشی!!....واااااااای....من چقدر این زهرا رو می دوستم ....همیشه دنبال اینه که یه جوری دوستاشو خوشحال کنه......

روند واکنشات ادامه داشت.....

سه شنبه هم که بوفه به اشتباهش پی برد و Hibye آورد....(ولی اینکه هر کی یه بسته می خره و تهش رو دستش می مونه ،بعد  میگه بیا عزیزم....اینو بخور، اصلا کار درستی نیست!!!)

حالا از همه چی بگذریم ، این ۵ روز خیلی خوب با من راه اومد......کلی رو فرمم .......خدا کنه Hibye های بقیه هم زود تر برسه که از این حالت نعشگی در بیان.....!!!!