دیدین که هستم!!!

سلام...

بعد از این همه وقت برگشتم... اینجا  داشت منقرض میشد... یعنی فکر کنم تا الان خوننده هاش  روحشون به دایناسور ها پیوسته... ولی میخوام یه بار دیگه شروع کنم!!!

 دلیل نبودن این چند وقتم که کاملا روشنه... از الانم دلم میخواد هر روز بنویسم... راستش انقدر روی ورق کاغذ روزانه هام رونوشتم که خسته شدم... اونجوری هر چند وقت یکبار  که خسته میشم همه قبلیا که دمه دستمه میریزم دور... پس با استدلال به آنچه گفته شد نتیجه میگیریم اینجا بهتره!!

البته قول دادم  که تخته سیاه رو ول نکنم و نمیذارم دیگه نه اینجا نه ونه اونجا تخته بشه

فعلا برای بازگشتم بسه

هستم حالا..